مهدی موعود
|خانه|تماس |ورود
ماجرای داعش و روایات آخرالزمانی
توسط نجمه رئيسي سرخوني in بدون موضوع

ماجرای داعش و روایات آخرالزمانی؛
آیا خروج «داعش» از نشانه‌های ظهور امام زمان است؟
سلفی‌ها به خوبی آموزش دیده‌اند تا اخبار موجود در روایات و احادیث را نمونه‌سازی کنند و با قتل عام مردم، همگان را مطمئن کنند که به راستی، اینان پیش‌قراولان سفیانی‌اند.

 
به گزارش صاحب نیوز به نقل از موعود؛ اسماعیل شفیعی سروستانی؛ هجوم مغول‌وار لشکر وحشت سلفی، داعش، به سرزمین «عراق» پس از «سوریه»، به ناگهان زنگ خطر را برای ساکنان شرق اسلامی به صدا در آورد. پیشروی عجیب و غریب در جغرافیای بزرگی از دو سرزمین سوریه و عراق، کشتار بی‌رحمانه و مثال زدنی بی‌گناهان شیعه، مثله کردن اجساد، ذبح بی‌گناهان و شعار دولت اسلامی عراق و شام و بالأخره پرچم سیاه این جنایتکاران، این گمان را به ذهن بسیاری از ساکنان «ایران»، عراق و «بحرین» و … متبادر ساخت که این واقعه در مسیر خروج سفیانی و پیش‌قراولان آن است. همان که در روایات ائمّه دین(ع) از او و هجمه‌اش، به عنوان اوّلین نشانه حتمیّه ظهور یاد شده است.

برخی شباهت‌ها در اقوال و اعمال گروه داعش سلفی با همه آنچه که روایات اسلامی درباره سفیانی و عملکرد لشکریانش بیان کرده‌اند، این گمان را تقویت می‌کرد.

نام سفیانی با سرزمین «شام» پیوند خورده است. بنابر گفته یاقوت حموی در جلد سوم «معجم البلدان»، شام شامل سرزمین‌هایی از رود «فرات» تا سرزمین‌های همجوار «عریش» در «مصر» است. پهنای آن از کوه‌های «طی» به سوی «قبله» تا دریای «مدیترانه» است. شهرهای مهمّ «منیح»، «حلب»، «حماه»، «حمص»، «دمشق»، «المعرّه» و «بیت‌المقدّس» در وسط آن منطقه قرار دارند و در ساحل دریا در آن منطقه نیز شهرهای «انطاکیه»، «طرابلس»، «عکا»، «صور»، «عسقلان» و… قرار دارد. (۱) این در حالی‌است که امروزه، نام شام بلافاصله کشور سوریه و پایتخت آن، دمشق (هشام) را متبادر به ذهن می‌سازد.

مستندات بسیاری بر حوادث شام، در سال‌های قبل از ظهور کبرای امام زمان(عج) اشاره می‌کنند. مهم‌ترین آنها حسنه جابر در کتاب «الغیبه» نعمانی، ص ۱۸۶، است که از امام محمّد باقر(ع) نقل می‌کند که فرمودند: «ای جابر! قائم ظهور نمی‌کند تا آنکه فتنه‌ای شام را فراگیرد و اهل شام به دنبال خلاصی از آنند؛ امّا راهی برای آن نمی‌یابند.» (۲)

در کتاب «عقد الدّرر» روایتی آمده است که می‌فرماید: «در شام فتنه‌ای خواهد بود که آغازش همچون بازی کودکان است. هر چه این فتنه از یک طرف آرام و خاموش می‌شود، از جانب دیگر سربرمی‌آورد و پایان نمی‌پذیرد تا آنکه منادی از آسمان ندا سر می‌دهد. آگاه باشید که تنها فلانی امیر است…» (۳)

چنان‌که می‌بینید، این حدیث اگر چه از نظر اهل حدیث، مستنداتش ضعیف خوانده می‌شود، امّا بر مجموعه‌ای از وقایع رفته بر سرزمین سوریه، طیّ دو سال اخیر گواهی می‌دهد.

همچنین از رسول اکرم(ص) روایت شده است که فرمودند: «بعد از من، چهار فتنه‏ برای شما پیدا می‏شود: در فتنه اوّل: [ریختن] خون‌ها حلال خواهد شد. در فتنه دوم: [ریختن] خون‌ها و [غصب] اموال حلال می‏شود. در فتنه سوم: [ریختن] خون‌ها و [غصب] اموال و ناموس مردم حلال خواهد شد. فتنه چهارم، فتنه‏ای است شدید و تاریک که حرکت آن نظیر حرکت کشتی است در دریا؛ به طوری که احدی از مردم، از شرّ آن ملجأ و پناهی نخواهند داشت. از شام‏ شروع می‏شود و عراق را فرا می‌گیرد و جزیره را با دست و پای خود می‌کوبد. در آن فتنه، مردم نظیر پوستی که دبّاغی شود، دچار بلا می‌شوند، در آن موقع، احدی از مردم قدرت ندارد که (به فتنه‏انگیزها) بگوید: بس است، از هر ناحیه‏ای که آن فتنه را رفع کنند، از ناحیه دیگری سر برون خواهد کرد.» (۴)

طیّ این ایّام، جمع بزرگی از مسلمانان، به ویژه شیعیان که جسته و گریخته روایات و احادیثی درباره وقایع سخت و شورش‌های اجتماعی (فتنه) قبل از ظهور امام(ع) به گوششان خورده بود، از خود می‌پرسیدند: آیا میان آنچه امروز در سوریه می‌گذرد و آن اخبار آخرالزّمانی رابطه‌ای وجود دارد؟

در ایران نیز برخی با شتاب فراوان سعی در مصداق‌سازی شخصیّت‌های سیاسی، اجتماعی امروز و حاضر در مناصب کردند و در پی مرحوم بهلول، نشانه‌های سفیانی را در لشکرگاه سوریه جست‌وجو می‌کردند.

در اوج جریان مصداق‌سازی و انتشار لوح فشرده ظهور نزدیک است، نگارنده در یکی از شماره‌های موعود، مقاله‌ای با عنوان اندر حکایت شعیب بن‌صالح منتشر ساخت و با نفی تطبیق این شخصیّت با آقای محمود احمدی‌نژاد و مستند به روایات اسلامی، همگان را از مصداق‌سازی شخصیّت‌های آخرالزّمانی برحذر داشت.

بالا گرفتن فتنه در عراق و هجمه گروه تروریستی داعش بر سرزمین‌های شیعی عراق، طیّ یکی دو هفته اخیر، دیگر بار تنور مصداق‌سازی را گرم کرده و بر این شبهه دامن زده شد که شاید به راستی داعش و همه آنچه که با درنده‌خویی و سبعیّت بر سر شیعیان مظلوم عراق می‌آورد، پیش‌قراولان خروج سفیانی و بلافاصله پس از آن، ظهور حضرت ولیّ عصر(عج) باشد.

آنچه که باعث تقویت این شبهه شده، عبارتند از:
۱. آغاز فتنه‌ها از سوریه، به عنوان یکی از مناطق مهم و مرکزی شامات قدیم؛
۲. پوشش ظاهری تروریست‌ها (دستار سیاه، پیراهن، شلوار و….)؛
۳. هیئت ظاهری (محاسن بلند)، بیرق سیاه منقوش با دو شعار لااله الّا الله و محمّد رسول الله؛
۴. سردادن شعارهای سلفی و تکفیری و اظهار ضدّیت تمام عیار با رویکرد شیعی و سنّت‌های شیعیان؛
۵. کشتار بی‌رحمانه (ذبح، مثله اجساد و…) و اعمال شنیع مشمئز کننده؛
۶. ارائه برخی نشانه‌های گمراه کننده، مانند اظهار علاقه مفتی سلفی، عرعور برای گردآوردن تروریست‌ها، زیر پرچم سفیانی، راه‌اندازی گردان‌های یزید و معاویه، انتخاب لقب سفیانی برای ترکی النبعلی پدر معنوی داعش و…

روایات رسیده و موجود در منابع و مصادر شیعی و سنّی، درباره وقایع قبل از ظهور کبرا و خیزش سفیانی و اعمال و اقوال او و سپاهیانش، توضیحاتی ارائه می‌کند که هر ناظر بی‌طرفی در وقت مشاهده وضعیّت سال‌های اخیر سوریه و عراق، جای این احتمال را دور از نظر نمی‌بیند که این وقایع مصادیق نشانه‌های ارائه شده در روایاتند؛ برای مثال رسول اکرم(ص) فرمودند:

«مردی از دل دمشق خروج می‌کند که به او سفیانی می‌گویند و همه پیروانش از نژاد کلب هستند. به قدری خون می‌ریزد که نوبت به شکافتن شکم زنان و سر بریدن کودکان می‌رسد. تیره قیس در برابرش قیام می‌کند. همه را می‌کشد و کسی نمی‌تواند از خود دفاع کند…» (۵)

تجربه حرکت‌های موذیانه، حیله‌گرانه و کین‌جویان صلیبی و صهیونی نشان می‌دهد که آنان هماره از زمینه‌های فرهنگی موجود در میان سنّت‌ها، آئین‌ها، باورها و علایق ساکنان شرق اسلامی، حدّاکثر استفاده را برای دست‌یابی به مقاصد پلید استعماری خود برده‌اند. این‌همه درحالی‌است که هماره در میان عموم اقوام و ملل، جماعتی شتابزده، متعصّب و با روحیه هیجانی پیدا می‌شوند که به اتّکای کم‌ترین اطّلاعات و آگاهی در حرکتی عجولانه و احساسی، سبب به وجود آمدن جریان‌های اجتماعی، سیاسی شده و خسارات بسیاری را به خود و جامعه خود وارد ساخته‌اند.

طیّ دو یا سه دهه اخیر، ساکنان ایران، عراق، مصر و دیگران، برای جبران خسارات حاصل از شکل‌گیری فرقه‌های آخرالزّمان‌گرا و موعودگرا تاوان سنگینی در حوزه‌های فرهنگی، سیاسی، امنیّتی و حتّی اقتصادی پرداخته‌اند.

از اوّلین روزهای شکل‌گیری دو جریان فرقه‌ای وهّابیت و بهائیت (در قرن دوازدهم هجری) اوّلی در مهم‌ترین نقطه کانون جهان اهل سنّت، یعنی «حجاز» و دومی در مهم‌ترین نقطه کانونی جهان شیعی، یعنی ایران، تا به امروز صدها فرقه کوچک و بزرگ در نقاط مختلف، از جهان اسلام به وجود آمده و جمع بزرگی از مردم را با خود همراه ساخته و با جریان‌سازی مذهبی، اجتماعی و حتّی سیاسی، خسارات بزرگی را به کیان فرهنگی و مادّی مسلمانان وارد ساختند. تجربه نشان می‌دهد که بخش بزرگی از این جریانات با همه تعصّب مذهبی و ادّعاها، به نهادهای امنیّتی رژیم‌های غربی و صهیونی متّصل بوده و به ایفای نقش و مأموریت مشغول بوده‌اند. جریان احمد حسن الیمانی در عراق، که امروزه دامنه تبلیغات و یارگیری‌اش به استان‌های جنوبی ایران نیز رسیده است، نمونه بارزی از این جریانات فرقه‌ای آخرالزّمان‌گرای وابسته به دستگاه‌های امنیّتی صهیونی و صلیبی‌اند.

جذّابیت مباحث آخرالزّمانی، به ویژه در شرایط سیاسی، اجتماعی سخت و بن‌بست‌های اقتصادی، تا حدّی است که در نیم‌روزی می‌تواند جماعت بزرگی را به گرد قطبی، شیخی، مرشدی و مدّعی‌ای جمع کند.

چنان‌که در مقاله سلفی، آلت فعل صلیبی ذکر شد، اجرای پروژه شبیه‌سازی واقعه ظهور موعود، توسط اتّحاد صلیب و صهیون، تنها یکی از میادین جریان‌ساز سال‌های اخیر است که تنها با حضور جریان سلفی مجال تحقّق پیدا می‌کند.

در کشاکش رویارویی بزرگ شرق اسلامی با غرب صلیبی، صهیونی، در حالی‌که غرب پایان تاریخ خود را به تجربه نشسته و در ازدحام بحران‌های چند وجهی، همه مجال تجدید حیات فرهنگی، تمدّنی را از دست داده است، سران مجامع مخفی و اشرار یهود به خوبی دریافته‌اند که تنها اجرای پروژه جعلی شبیه‌سازی واقعه ظهور موعود و وارد آوردن شرق اسلامی در میدان جنگ آخرالزّمانی آرمگدون، می‌توانند برای همیشه خود را از تهدید فرهنگی و تمدّنی شرق اسلامی خلاص کنند.

وجود باور مذهبی و سنّتی و ظهور منجی موعود در میان مسلمانان و انتظار دیدار این واقعه شریف در این عصر و زمان، به امید خلاصی از همه ظلم‌ها و ستم‌های چندوجهی، این امکان را در این منطقه حسّاس از شرق اسلامی فراهم آورده است تا به ناگهان و با مشاهده نشانه‌های وقوع این امر عظیم، پای در میدان حادثه بگذارند. درست در همین شرایط است که اتّفاق و اتّحاد صلیب و صهیون می‌تواند با یک گام بزرگ، ضمن تخلیه همه توان و انرژی نهفته در میان ساکنان این سرزمین در منازعات قومی، قبیله‌ای و مذهبی، پروژه آرمگدون را عملیاتی کرده و سلطه جهانی خود را در قالب حکومت جهانی بنی‌اسرائیلی با محوریّت فلسطین اشغالی تکمیل نماید.

آگاهی مراکز مطالعات مذهبی غربی و یهودی از دریافت‌های مهدوی و آخرالزّمانی مسلمانان و امکان شبیه‌سازی نشانه‌های یاد شده در روایات، از مسیر وارد آوردن جریان‌های سلفی تکفیری، طیّ چند سال اخیر، این امکان را فراهم آورده است تا جمعیّت بزرگی از مسلمانان دچار شبهه شده و گمان برند که حرکت سلفی تکفیری از شام و پس از آن، حمله به عراق، همان واقعه پیش‌گویی شده در روایات و احادیث آخرالزّمانی اسلامی است.

سلفی‌ها به خوبی آموزش دیده‌اند تا اخبار موجود در روایات و احادیث را نمونه‌سازی کنند و با قتل عامّ مردم، ذبح مظلومان، مثله کردن اجساد، کین‌ورزی با شیعیان و … همگان را مطمئن کنند که به راستی، اینان پیش‌قراولان سفیانی‌اند که خود را برای همراهی با او در تأسیس دولت اموی شام و عراق مهیّا می‌سازند.

اجازه می‌خواهم عرض کنم، به‌رغم بسیاری از شباهت‌ها میان آنچه روایات اسلامی پیش‌گویی فرموده‌اند و این عمله‌های صلیب و صهیون، نسبتی نیست؛ اگر چه آن ملعون آخرین، سفیانی اموی نیز دست‌پروده یهود و مورد حمایت یهودیان خواهد بود. حال چنانچه مسلمانان، به ویژه شیعیان آل محمّد(ص) با این پیش فرض وارد معرکه شوند، پیش از آنکه مجال ضربه زدن جدّی به این جماعت را پیدا کنند و قبل از آنکه مولا و سرورمان اذن قیام پیدا کنند، این مستضعفان در مسلخ طرّاحی شده ائتلاف خونین نابود می‌شوند.

یورش جمله کین‌ورزان، اعمّ از بعثی‌ها، منافقین، بهائی‌ها و سلفی‌ها زیر چتر داعش، کیان شیعیان آل محمّد(ص) را هدف قرار داده است؛ زیرا شیعیان جهادگر، تنها گروه مقابله کننده با حرکت‌های تمامیّت‌خواهانه صلیبی و صهیونی‌اند و بزرگترین مانع در اجرای آخرین مرحله از پروژه حکومت جهانی یهود.

شیعیان در ایران، عراق و سوریه، بزرگترین مانع در اجرای طرح خاورمیانه بزرگ و تفکیک کشورهای بزرگی، چون ایران و عراق به هشت کشور کوچکند. بدین سبب است که عرض می‌کنم، واقعه منحصراً به عراق مربوط نمی‌شود و در مقابله با این یورش‌ها نمی‌بایست تردید به خود راه داد. چنانچه این سیل در عراق مهار و دفع نشود، در کمتر از شش ماه «خوزستان» را در خود خواهد گرفت.

سران صلیب و صهیون از دکترین مغول و استراتژی‌های چنگیز و هولاکو در رهبری هجوم ملخ‌وار سلفی‌ها استفاده کرده‌اند و بدین سبب، شیوه عمل آنها با سایر هجمه‌های تجربه شده متفاوت است.

شبیه‌سازی حرکت داعش و سایر جریانات سلفی در سوریه و شمال «آفریقا» (دامس، جبهه النّصره و…) با جریانات پیش‌گویی شده در روایات و احادیث آخرالزّمانی در سال‌های قبل از ظهور، نمی‌بایست ما را فریفته و دچار شبهه کند. این پیش‌فرض عواقبی بس خطرناک دارد. حدّاقل خسارت این شبهه، نومید شدن مستضعفان و شیعیان از ظهور امام(ع) است. بنابر تصریح برخی روایات، شماری از مردم، نادانسته در اثر نومیدی، دل به انکار امام می‌سپارند.

گویا دیگر بار، درهای جهاد فی سبیل‌الله بر مؤمنان آل محمّد(ص) گشوده شده است. دور نیست که همّت و حضور مجاهدان در جبهه نبرد با احزاب (صلیبی، سلفی و صهیونی)، خداوند مکر مکّاران را به خودشان برگردانده و پیروزی و آرامش را به منطقه و سروری را به شیعیان هدیه کند.

گویا دیگر بار خداوند متعال امتحان و ابتلای مهمّی را فراروی مؤمنان آل محمّد(ص) قرار داده است. دور نیست که با ابزار آمادگی و حضور مجاهدان در صحنه نبرد، همراه با طلب و تقاضا از خداوند برای خارج ساختن مستضعفان از اضطرار و اضطراب بزرگ، درهای رحمت گشوده شده و امام مستضعفان و منجیّ درماندگان، از پس پرده غیبت خارج شوند، مکر یهود را به خودش برگردانند و با نابود ساختن جمیع ملحدان و کافران و ستمکاران، دولت حقه طیّبه را تأسیس و حکومت خلف صالح بر تمام جهان هدیه نمایند.

هجوم مغول‌وار ائتلاف صلیب و سلفی و صهیون در شرق اسلامی محدود نمی‌ماند و پس از عراق سایر مناطق را نشانه خواهند رفت.

بر هیچ‌کس پوشیده نیست که در مقابل کاهلی، انفعال، ندانم‌کاری و فرصت‌سوزی مسلمانان و شیعیان، حسب سنّت ثابت الهی، مهاجمان را بر مؤمنان چیره می‌سازد. واقعه‌ای که برای سال‌هایی بس دراز و شاید تا به وقت ظهور کبرای امام عصر(عج)، مجال زندگی ساده و بی‌دغدغه و ترس را از شیعیان می‌گیرد.

پی‌نوشت‌ها:
۱. «سفیانی»، ص ۵۵.
۲. ابن أبی زینب، محمّد بن ابراهیم، «الغیبه للنُّعمانی»، ترجمه غفاری، تهران، صدوق، چاپ: دوم، ۱۳۷۶، ص ۲۹۰.
۳. ابن طاووس، علی بن موسی، «الملاحم و الفتن، یا فتنه و آشوب‌های آخرالزّمان»، تهران، إسلامیه، چاپ: اوّل، بی تا. ص ۳۰.
۴. همان، ص ۲.
۵. «الزام النّاصب»، ص ۱۷۹؛ سلیمان، کامل، «روزگار رهایی»، ج ۲، ص ۱۰۸۲.

نظر دهید »
نزدیکی ظهور
توسط نجمه رئيسي سرخوني in بدون موضوع

نزدیکی ظهور:

یکی از اهل علم میگفت:من در علم حروف دست دارم.
از آیه ای استفاده کرده ام که فرج نزدیک است و آن حضرت بعد از سال 1402 هجری قمری ظهور میکند.
او نیزگفت که حتی این مطلب را از چه آیه ای استفاده کرده است.
به علاوه گفت:در خواب دیدم که حضرت صاحب الزمان فرمود:در این جنگ(تحمیلی عراق بر ایران)بیشتر خونریزی میشود،ولی غصه نخور،خودم می آیم و اصلاح میکنم.
گویا شیعه از میان همه اولی به بلا هستند!

و باز در صفحه 51 همان کتاب اورده شده است که:

ظهور مهدی-عجّل الله تعالي فرجه الشّریف- در چه سالی است :

شخصی گفت:خلیفه ثانی را در خواب دیدم و از او پرسیدم:ظهور حضرت مهدی-عجّل الله تعالي فرجه الشّریف- در چه سالی است؟

چه سوالی و از چه کسی؟!وی در پاسخ گفت: این مطالب در سوره انبیاء-علیهم السّلام-ذکر شده است!
آن آقا می گوید:در آیات مناسب آن جست و جو کردیم که آیا چنین جیزی پیدا می شود،چیزی به دست نیاوردیم مگر از آیه ی (لاَ تَأْتِيكُمْ إِلاَّ بَغْتَةً)(1)؛(آن جز به صورت ناگهانی نخواهد آمد)،کلمه ی (بَغْتَةً) را با حروف ابجد حساب کردیم،چهار صد و هفت(1407) شد که به حساب سال هجری قمری گذشته است، و اگر به صورت ((زُبُر و بَیّنات))حساب شود،به این صورت:((باء،غین،تاء،هاء))تقر� �باً عدد چهار صد و شصت و اندی ویا چهارصد و هفتاد می شود که هر چند خیلی تفاوت با اوّلی(1407) ندارد،ولی اگر نوبت به چهارصد و شصت و یا هفتاد برسد دیگر حتّی یاد آن حضرت را هم نمی کنیم!
طاقت زیادی نداریم.

1-سوره ی اعراف،آیه 187.


و اما درباره کذب الوقاتون در صفحه 359 کتاب اول در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت نوشته محمد حسین رخشاد به نقل از ایت الله بهجت اورده شده است که:

نظر معظم له درباره تعیین وقت ظهور:

در تفسیر برهان سید هاشم بحرانی(ره)در ذیل آیه شریفه«المص» و نیز در غایةالمرام(بحارالانوار52/106)به مناسبتی درباره وقت و علائم ظهور روایت مشکلی به حساب حروف نقل میکند که با قواعد نظری عقلی باید برسی شود و در آخرس دارد:«فافهم ذلک واکتمه إلّا من اهله»پس آن را بفهم و جز از اهلش پنهان کن.اگر این روایت وضعیاتش(از حیث سند وصدور)درست باشد،از آن استفاده میشود که:«کذب الوقاتون» یعنی تعیین کنندگان وقت ظهور برای غیر اهل،دروغگو هستند نه به طور مطلق!


این روایت روز و ماه و سال و محل وساعت ظهور را یکجا بیان میکند.بنده روایتی نظیر این روایت که به این صورت حساب وشماره سال وماه و روز ساعت را ذکر نموده باشد ندیده ام.


حسابی هم از تاریخ انقراض بنی العباس تا زمان ظهور برای راوی بیان کرده که خیلی زحمت میخواهد که انسان از آن نتیجه مطلوب را بگیرد.


میفرماید:در فلان سال حکونت بنی امیه زایل میشود.راوی میگوید:تصدیقش را فهمیدم و….


اگر کسی بتواند در این روایت زحمت بکشد،حتی سال و ماه روز و ساعت را به دست آورد.منتهی محتاج اعمال دقت و فکر و قرائن عقلیه است.


روی حسابی که بنده به دست آورده ام احتمال میدهم بین سالهای 1414 یا1415و یا 1416 قمری مستقر باشد.البته شاید مقدمه و زمینه ظهور در آن سالها فراهم بشود.چنانکه سال انقراض حکومت بنی امیه را تعیین میکند که بعد از سی سال اتفاق افتاده،و آن سال که تعیین شده،سال مقدمه انقراض و تزلزل حکومت آنهاست نه انقراض فعلی.


نقل کرده اند که یکی از علماء که مدتهاست وفات کرده فرموده است:ظهور آن حضرت در سال دو چهارده در کنار هم(1414)است.


یکی از علائم ظهوری که به آن اشاره شده یمن است که در حال حاضر اوضاع خوبی ندارد ، مطلب زیر از از قول حجةالاسلام صدیقی روز دوشنبه ۲۵/۸/۱۳۸۸ در دانشگاه صنعتی شهید شریف واقفی می باشد:

مراقب اوضاع یمن باشید:

یک شخصی (نام آن فرد را نویسنده به یاد ندارد) در ایوان حرم امام رضا به محضر آیت الله العظمی بهجت (ره) رسید و پرسید: از ظهور چه خبر؟ حضرت آیت الله العظمی بهجت(ره) جواب دادند: مراقب اوضاع یمن باشید.


قبلا خدمت شما عرض کردم که احتمال زیادی دارد که ظهور از این موعدهای گفته شده بسیار نزدیک تر باشد شاید همین فردا ، در کتاب نکته های ناب ، صفحه 63 آورده شده است که:

هر لحظه احتمال ظهور وجود دارد:

علائمی برای ظهور آن حضرت ذکر کرده اند؛ولی اگر خبردهند فردا ظهور میکند ،هیچ استبعاد ندارد.لازمه این مطلب آن است که در بعضی از علائم بداء صورت گیرد وبعضی دیگر از علائم حتمی هم مقارن با ظهور آن حضرت اتفاق بیفتد.


در کتاب حدیث وصال ، صفحه 123 آورده شده است که:


ظهور در چند قدمی:

ما تاکنون به جوانها بشارت میدادیم که ظهور حضرت بقیةالله الاعظم را درک خواهند کرد؛ولی اینک به پیرها هم بشارت میدهیم که دوران ظهور را خواهند دید.


در صفحه 108 کتاب اول در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت نوشته محمد حسین رخشاد به نقل از ایت الله بهجت اورده شده است که:

فرجم نزدیک است:

آیا نباید در فکر این باشیم که از کسی که خداوند برای اصلاح جامعه قرار داده،بخواهیم که بیاید!
خود او در مسجد سهله،جمکران و در خواب و بیداری در گوش افرادی از دوستانش بدون اینکه او را ببینند،فرموده است:«فرج من نزدیک است،دعا کنید.»
یا به قولی فرموده:« فرج من نزدیک است،دعا کنید بداء حاصل نشود.»


و در رابطه با آنکه ایا ائمه معصومین علیهم السلام از زمان ظهور اطلاع دارند یا خیر در صفحه 210 کتاب اول در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت نوشته محمد حسین رخشاد به نقل از ایت الله بهجت اورده شده است که:

اطلاع حضرت از زمان ظهور:

در روایتی از امام صاذق(ع)آمده است که فرمود:«شیعتنا أصبر منّا….لانّا نصبر علی ما نعلم و شیعتنا یصبرون علی ما لم یعلمون» یعنی شیعیان ما از ما صابرترند …..زیرا ما بر آنچه میدانیم صبر میکنیم ولی آنها بر آنچه نمیدانند صبر میکنند.
حضرت قائم(عج)عجب صبری دارد!
با اینکه از تمام آنچه ما میدانیم ونمیدانیم اطلاع دارد واز همه امور ومشکلات گرفتاریهای ما باخبر است.خود حضرت هم منتظر روز موعود است!
و خودش میداند که چه وقت ظهور خواهد کرد.این که گفته میشود که آن حضرت،وقت ظهورش را نمیداند درست نیست!

در رابطه با سفیانی نیز در صفحه 241 کتاب دوم در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت نوشته محمد حسین رخشاد به نقل از ایت الله بهجت اورده شده است که:


سفیانی هست:

مرحوم مقدس مشهدی(ره) در عتبات از خدا خواسته بود که بفهمد آیا سفیانی هست یا خیر؟
در کاظمین در وسیله نقلیه،عربی که کنار اونشسته بود وقت پیاده شدن به او فرمود:آری،سفیانی هست!

امام زمان (عج) آیا در این زمان از ما حمایت می کند؟در همین رابطه در کتاب بهجت عارفان ، صفحه 165 آورده شده است که:

حمایت های امام عصر(عج):

اگر به خدمت امام زمان حضرت مهدی(عج)اشتغال داشته باشید آیا ممکن است حضرت در فکر شما نباشد.


حال که احساس می کنیم ظهور بسیار نزدیک است و شاید همین فردا باشد چه باید بکنیم؟ در همین رابطه نیز در صفحه 109 کتاب دوم در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت نوشته محمد حسین رخشاد به نقل از ایت الله بهجت اورده شده است که:

آمادگی برای ظهور:

اگر ظهور حضرت حجت(عج)نزدیک باشد،باید هر کس خود را برای آن روز مهیا سازد.
از جمله اینکه توبه کند.همین توبه باعث میشود که این همه بلاهایی که بر سر شیعه آمده است که واقعا بی سابقه است و بلاهای دیگری که تا قبل از ظهور آن حضرت می آید،از سر شیعه رفع و دفع گردد.

از اینجا به بعد مطالبی ذکر می گردد که ارتباطی با آیت الله بهجت ندارد:

این روایت را که نیز بنده برای اولین بار در اینجا توسط برادر مهدی2021 دیدم یکی از علائم ظهور است که به نظر می آید بسیار نزدیک باشد…

بحرین و پادشاه عربستان از علائم ظهور:

مطالب زیر نقل قول از برادر مهدی2021 می باشد:

وقعی که محققین به یکی از احادیث مرتبط با آخرین پادشاه حجاز برخوردن ، خیلی تعجب کردن!یعنی میشه گفت نا امید شدن
چون توی این حدیث نسبت به عبدالله هشدار شدیدی به شیعیان داده میشه که باعث تعجب بود
نه اینکه عبدالله عربستان آدم خوبی باشه.ولی از اسلاف خود خیلی کمتر به شیعیان ظلم کرده بود و هشدار معصوم ، باعث شده بود برخی محققین بگن این عبدالله ، اون عبدالله موعود نیست.مسلما ظلم بزرگی مرتکب نشده

اما با این حوادث اخیر بحرین و حوادث احتمالی آینده ، بر همگان مشخص شد دلیل هشدار معصوم چه بوده

 

« عن مسند احمد عن النبی صلی الله علیه و آله و سلم : یحکم الحجاز رجل اسمه علی اسم حیوان، إذا رأیته حسبته فی عینه الحول من البعید و اذا اقتربت منه لا تری فی عینیه شیئاً، یخلفه أخ له إسمه عبدالله، ویل لشیعتنا منه؛ اعادها ثلاثاًً : بشرونی بموته ابشرکم بظهور الحجة، بشرونی بموته ابشرکم بظهور الحجة، بشرونی بموته ابشرکم بظهور الحجة. »

« از مسند احمد از پیامبر (ص) نقل شده است: مردی در حجاز حکومت خواهد کرد که اسمش چون اسم حیوان است ؛ هنگامی که او را از دور ببینی ، تصور می کنی که در چشمش کژی (انحراف) وجود دارد و هنگامی که به او نزدیک می شوی، در چشمش چیزی نمی بینی ؛ بعد از او برادرش که نامش عبدالله است ، خلافت می نماید ؛ وای بر شیعه ما از او . . . سپس سه مرتبه تکرار کردند : خبر مرگش را به من بشارت دهید تا من ظهور حجت را به شما بشارت دهم. »

با یک جستجوی ساده در مترجم گوگل می توان به معنی اسم فهد پی برد ؛ فهد در لغت عربی به معنای یوز پلنگ است ! عجیب اینکه روایت می فرماید : بعد از پادشاهی که نامش همچون حیوان است، برادرش عبدالله به پادشاهی می رسد. در عربستان کنونی نیز ملک عبدالله که برادر ملک فهد « یوزپلنگ » است، سلطنت را از سال 2005 میلادی و به دنبال فوت ملک فهد به عهده گرفته است . روایت ذکر شده در ادامه بیان می دارد: « ویل لشیعتنا منه : وای بر شیعه ی ما از او. ». اما آیا ملک عبدالله سزاوار چنین توصیفی است؟

تصویری از ملک فهد پادشاه سابق عربستان که در آن انحراف چشم ها کاملا مشخص است.

نظر دهید »
زمان دقیق ظهور امام زمان(عج)!
توسط نجمه رئيسي سرخوني in بدون موضوع

زمان دقیق ظهور امام زمان(عج)!

 

روایات متعددی برای روز ظهور امام زمان وارد شده است که هر کدامین روایات به روزی از روزهای هفته و یا مناسبتی(مانند عاشورا، نوروز) اطلاق شده البته که این روایات با هم دیگر مانعة الجمع نیستند. از طرفی نیز برخی روایات به ظهور امام زمان در روز جمعه و برخی دیگر به روز شنبه تاکید کرده‌اند. گرچه این مورد نیز علی‌الظاهر اختلاف بین روایات است ولی در حقیقت یکی به روز ظهور  و حرکت و قیام امام زمان و دیگری به استقرار حکومت حضرت اشاره دارد.

زمان ظهور سرّ الهی است
در فرهنگ «مهدویّت» یکی از موضوعات مهم و مورد توجّه، مسأله «وقت ظهور» است؛ ائمه معصومین‏علیهم السلام نیز همواره مسائل مربوط به حضرت مهدی‏علیه السلام - به ویژه زمان ظهور آن حضرت - را از اسرار الهی دانسته و وقت‏گذاران را تکذیب کرده‏اند.

با سیری کوتاه در بوستان کلام الهی و بیانات نورانی ائمه اطهارعلیهم السلام درباره وقت ظهور، به مطالب ذیل بر خواهیم خورد:

1. علم و آگاهی از زمان دقیق ظهور، تنها به خداوند متعال اختصاص دارد.

2. همواره معصومین‏علیهم السلام مردم را از تعیین وقت و وقت‏گذاری درباره ظهور حضرت مهدی‏ علیه السلام، برحذر داشته و وقت‏گذاران را تکذیب کرده‏اند.

3. روایات فراوانی رخداد ظهور را ناگهانی دانسته و احادیث دیگری اصلاح امر فرج را یک شَبِه ذکر کرده است (البته این نیز با تعیین وقت ظهور منافات دارد).

امام محمد باقر (علیه السلام) می‌فرماید: گویا حضرت قائم (عج) را می بینم که روز عاشورا ، روز شنبه ، بین رکن و مقام ایستاده و جبرئیل پیش روی او ندا می کند: بیعت برای خداست. پس زمین را پر از عدل می کند، همان گونه که پر از ظلم و جور شده بود
 

4. اگر چه پنهان بودن زمان ظهور از اسرار الهی است و حکمت الهی اقتضا نموده این وقت نزد مردم مجهول و مکتوم باشد؛ ولی در بعضی روایات به پاره‏ای از حکمت‏های آن، اشاره شده و تا حدودی محدوده زمانی آن معین گشته است.

5. با مراجعه به کلام نورانی معصومین‏علیهم السلام می‏توان چگونگی آگاه شدن حضرت مهدی‏علیه السلام از هنگام ظهور را به راحتی دریافت.

از روایاتی که علم به زمان ظهور را ویژه خداوند دانسته، می‏توان به موارد ذیل اشاره کرد:

در روایت مشهوری آمده است: «وقتی دعبل، شاعر بلند آوازه شیعی، در محضر امام رضاعلیه السلام در ضمن قصیده‏ای، سخن از ظهور و قیام حضرت مهدی‏ علیه السلام بر زبان جاری ساخت؛ آن حضرت در حالی که اشک از دیدگانش جاری بود، رو به دعبل کرد و فرمود: ای خزاعی! همانا روح القدس بر زبانت این دو بیت را جاری ساخت. آیا می‏دانی این امام کیست؟ و چه زمانی قیام می‏کند؟

آن گاه خود آن حضرت به معرفی امام مهدی‏علیه السلام پرداخت. سپس درباره زمان ظهورش چنین فرمود: «وَاَمَّا «مَتی» فَاِخْبارُهُ عَنِ الوَقْتِ. فَقَدْ حَدَّثَنی اَبی عَنْ اَبیهِ عَنْ آبائِهِ‏علیهم السلام اَنَّ النَّبِیّ‏صلی الله علیه وآله قیلَ لَهُ یا رَسُولَ اللَّهِ مَتی یَخْرُجُ القائِمُ مِنْ ذُرِّیَّتِکَ؟ فَقالَ‏ صلی الله علیه وآله: مَثَلُهُ مَثَلُ السَّاعَةِ اَلَّتی لا یُجَلّیها لِوَقْتِها اِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّماواتِ وَالاَرْضِ لا تَأْتِیَنَّکُم اِلاَّ بَغْتَةً». «اما اینکه «چه زمانی ظهور خواهد کرد»، این خبر دادن از وقت است.

پدرم از پدرش و ایشان از پدرانش از رسول گرامی اسلام ‏صلی الله علیه وآله نقل کرده‏اند که وقتی از آن حضرت سۆال شد: ای رسول خدا! چه زمانی قائم از ذریه شما ظهور می‏کند؟ آن حضرت فرمود: مثل او مانند قیامت است که [خداوند درباره زمان وقوع آن چنین] فرمود: هیچ کس جز او به هنگامش آن را آشکار نمی‏سازد. این امر بر [اهل] آسمان‏ها و زمین دشوار است، جز به صورت ناگهانی به سراغ شما نمی‏آید». (اعراف، 187) . (عیون اخبار الرضاعلیه السلام، ج 2، ص 266)

از آنجایی که آن حضرت، مخفی بودن زمان ظهور را همانند زمان قیامت و رستاخیز قلمداد فرموده است؛ همان گونه که علم به زمان قیامت فقط در اختیار خداوند است، علم به زمان ظهور حضرت مهدی‏علیه السلام نیز در عهده خداوند است. در احادیث فراوانی از ظهور حضرت مهدی‏ علیه السلام در کنار قیامت یاد شده است؛ از این رو، برخی از ویژگی‏های آن همانند رستاخیز است.


 

خداوند در ادامه آیه یاد شده، علم به قیامت را حتّی از پیامبر خود منتفی ساخته است: «از تو می‏پرسند، چنان که گویا تو از چون و چند آن آگاهی، بگو همانا علم آن نزد خداوند است».

نه تنها این سۆال از اولین معصوم پرسیده شد و ایشان این گونه جواب فرمود که علم به زمان ظهور نزد خداوند است؛ بلکه وقتی از آخرین معصوم نیز چنین پرسشی شد، آن حضرت در ضمن توقیعی این سان جواب داد: «و اما ظهور فرج همانا در اختیار خداوند متعال است و وقت‏گذاران دروغ گفتند». (کتاب الغیبة، ص 291 )

پس روشن می‏شود که زمان آغاز ظهور، یکی از اسرار الهی است و اندیشه و فکر بشر از رسیدن به آن، سخت کوتاه و ناتوان است.

 

روایات متعدد درباره روز قیام حضرت
روایات مختلفی درباره روز قیام حضرت مهدی (علیه السلام) وجود دارد. در برخی، از نوروز به عنوان روز آغاز قیام، یاد شده است. برخی احادیث دیگر روز عاشورا را روز آغاز قیام ذکر کرده است. در تعدادی از روایات روز شنبه و در تعدادی دیگر، جمعه، روز قیام تعیین شده است. در هم زمانی نوروز، با عاشورا اشکالی به نظر نمی‏رسد؛ زیرا نوروز طبق سال شمسی و عاشورا بر اساس سال قمری محاسبه می شود و یکی شدن این دو روز امکان‏پذیر است و هم زمانی این دو روز با جمعه یا شنبه نیز ممکن است. آن چه مشکل و متعارض به نظر می‏رسد، ذکر دو روز از هفته به عنوان روز قیام است؛ ولی می‏توان این دسته از روایات را نیز توجیه ‏کرد؛ زیرا اگر سند این روایات صحیح باشد، در این صورت احادیثی که جمعه را روز ظهور حضرت، تعیین کرده است، بر روز قیام و ظهور حمل می‏شود و روایاتی که شنبه را روز قیام می‏داند، بر استقرار و تثبیت نظام الهی و نابودی مخالفان تفسیر شود.

در روایات دیگر نیز آمده است که ظهور، صبح روز شنبه و عاشورا می‌باشد که حضرت حجت(عج) پس از طلوع آفتاب، پشت مقام حضرت ابراهیم (علیه السلام) دو رکعت نماز به جا می آورند، میان رکن و مقام ایستاده و اولین خطبه خود را به گوش جهانیان می رساند و پس از معرفی خود، مردم را به بیعت دعوت می‌کنند
 

 

باید توجه داشت که روایاتی که شنبه را روز قیام می‏داند، از نظر سند مورد تأمّل است؛ ولی روایاتی که جمعه را ذکر کرده است، از این نظر ایرادی ندارد. و در روایات بسیاری ذکر شده است، که ظهور امام زمان علیه السلام در سال فرد و در روز فرد تحقق پیدا خواهد کرد. 

 

ظهور در روز شنبه‌ای که مقارن با عاشوراست
امام محمد باقر (علیه السلام) می‌فرماید: گویا حضرت قائم (عج) را می بینم که روز عاشورا، روز شنبه، بین رکن و مقام ایستاده و جبرئیل پیش روی او ندا می کند: بیعت برای خداست. پس زمین را پر از عدل می کند، همان گونه که پر از ظلم و جور شده بود.( غیبة طوسی ، صفحه 274 )

امام جعفر صادق (علیه السلام) می فرماید: قائم(درود خدا بر او باد) در شب بیست و سوم ماه رمضان، به نام (شریفش) ندا می‌شود و در روز عاشورا، روزی که حسین بی علی (علیه السلام) در آن کشته شد، قیام خواهد کرد.( غیبة طوسی، صفحه 274 / بحارالانوار، جلد 52 صفحه 290)

در روایات دیگر نیز آمده است که ظهور، صبح روز شنبه و عاشورا می‌باشد که حضرت حجت(عج) پس از طلوع آفتاب، پشت مقام حضرت ابراهیم (علیه السلام) دو رکعت نماز به جا می آورند، میان رکن و مقام ایستاده و اولین خطبه خود را به گوش جهانیان می رساند و پس از معرفی خود، مردم را به بیعت دعوت می‌کنند.

ای آنکه در نگاهت حجمی ‌زنور داری

کی از مسیر کوچه قصد عبور داری؟

 

1 نظر »
سفیانی، اولین نشانه حتمی ظهور امام مهدی
توسط نجمه رئيسي سرخوني in بدون موضوع

سفیانی، اولین نشانه حتمی ظهور امام مهدی
چکیده

در مقابل نظریه سفیانی شخصی، برخی معتقد به سفیانی نوعی و سمبلیک (نمادین) هستند. در مقابل گروه اندکی، معتقدند، بنی امیه براي بازگشت آل‌ابی سفيان به قدرت و خلافت اسلامی، در دوره بنی عباس، احادیث سفياني را جعل كردند. اما در ادامه به نقد و بررسی این دیدگاه ها، خواهیم پرداخت و ثابت خواهد شد که سفیانی، به عنوان یک شخص از نسل ابوسفیان و معاویه، از نشانه های حتمی ظهور و قیام امام مهدی، می باشد.

سفیانی، در روایات شیعه و اهل سنت، به عنوان اولین علامت حتمی ظهور امام مهدی، شمرده شده است. او از نسل بنی امیه و از فرزندان ابوسفیان و در ماه رجب سال ظهور امام مهدی، از منطقه وای یابس در منطق هشام (سوریه) خروج خواهد کرد و شش ماه می جنگد و نه ماه هم بر الکور الخمس در منطقه شام و سوریه، حکومت خواهد کرد. لشکر سفیانی به عنوان بزرگترین دشمنان امام مهدی با حمله به عراق و حجاز، به قتل و کشتار خواهند پرداخت و بعد از درگیری در بزرگترین جنگ آخرالزمان (جنگ قرقیسیا)، به عنوان طرف پیروز این جنگ، وارد عراق، خواهند شد. سفیانی به فتوحات برق آسا، ادامه خواهد داد تا اینکه در منطقه بیداء در بین مکه و مدینه، طبق پیشگویی پیامبر، لشکر اعزامی سفیانی به عربستان، در زمین فرو خواهد رفت و خسف، خواهد شد. سفیانی، بعد از عقب نشینی از منطقه شام، در نبرد قدس با امام مهدی (جنگ طبریه در فلسطین)، به قتل می رسد. سفیانی، در این جنگ از پشتیبانی و حمایت همپیمانان رومی (غربی) و یهودی، برخوردار است، و به این ترتیب، دشمن اصلی مهدویت و امام عصر، از بین خواهد رفت و لشکریان امام مهدی، پیروزمندانه، وارد قدس خواهند شد و مسجد الاقصی و قبله اول مسلیمن، آزاد خواهد شد. وبرای همیشه بساط جبهه شیطان و کفر، برچیده خواهد شد.


آيا خروج سفیانی، حتمی است و یا مشمول بداء خواهد شد؟

در روایات اسلامی به حتمی بودن خروج سفیانی اشاره شده است؛ اين مطلب در روايات متعدد و معتبری با تعابير مختلفي چون: «محتوم»، «لابدّ‌‌منه»، «حتم من الله»،«لابدّ ان یکون»، «لایکون قائم إلا بسفیانی»، «من قبل قیام القائم»، «خمس قبل قیام القائم» و «خمس علامات محتومات»… بيان شده است.
امام سجاد عليه‌السلام در روایتی فرموده اند:

إنّ أمر القائم حتم من الله و أمر السفیانی حتم من الله و لایکون قائم إلا بسفیانی.[۱]

قیام قائم از ناحیۀ خداوند قطعی است و خروج سفیانی نیز قطعی است. هرگز قیام قائم بدون سفیانی نخواهد بود.

و نیز در روایتی از امام جعفر صادق علیه السلام نقل شده است:

السفیانی من المحتوم و خروجه فی رجب.[۲]

سفیانی از علایم حتمی است و قیام او در ماه رجب خواهد بود.

و در کتاب الغیبه نعمانی، از امام محمد باقر عليه‌السلام در تفسیر آیه قرآن (ثم قضی اجلا و اجل مسمی عنده)[۳] نقل شده است:

أنهما أجلان: أجل محتوم و اجل موقوف. فقال له حمران: ما المحتوم؟ قال: الذی لایکون غیره. قال: و ما الموقوف؟ قال: الذی لله فیه المشیۀ. قال حمران: انی لارجو أن یکون أجل السفیانی من الموقوف! فقال أبوجعفرعليه‌السلام: لا والله أنه لمن المحتوم.[۴]

آنها دو اجل‌اند: اجل محتوم و تغییرناپذير و اجل موقوف و مشروط. حمران پرسید: اجل محتوم چیست؟ فرمود: اجلی که جز آن نخواهد شد. حمران عرض کرد: اجل موقوف و مشروط چیست؟ فرمود: آنچه اراده خداوند در آن راه دارد و قابل تقدیم و تاخیر و برطرف شدن است. حمران عرض کرد: امیدوارم قیام سفیانی از علایم موقوف و مشروطي باشد که بدا در آن راه دارد! امام فرمودند: به خدا سوگند که چنین نیست، او از علایم حتمی است.

در این روایت، امام باقر عليه‌السلام اجل مسمّی را به اجل محتوم تفسیر کرده اند، و سپس سفیانی را جزو محتومها دانسته‌اند.

از تقابل میان علائم موقوف و حتمی که در این روایات آمده، برمي‌آيد که سفیانی از دایره علائم موقوف، خارج است. بنابراین، حمل این نشانه محتوم بر آنچه که احتمال بدا در آن راه دارد، به نوعی وارد کردن علائم محتوم به دایره علائم موقوف است كه بر خلاف نص روایات و احادیث سفیانی می باشد. بلکه نتیجه این سخن، به نوعی موجب لغو بودن تقسیم بندی علائم ظهور به حتمی و غیر حتمی در کلام معصومین است که در کتاب های الغیبه شیخ طوسی، الغیبه نعمانی و کمال الدین شیخ صدوق آمده است. در حالیکه طبق نص روایات اسلامی، نشانه های ظهور را به دو دسته حتمی و موقوف (غیرحتمی) تقسیم شده است. و میتوان گفت در علائم حتمی ظهور، بداء راه ندارد اما علائم غیر حتمی، ممکن است مشمول حکم بداء شوند.

امام باقر در حدیث دیگری فرموده اند:

إن من الامور أمورا موقوفة و ُامورا محتومة. و أن السفیاني من المحتوم الذی لابدّمنه.[۵]

برخی از امور موقوف و مشروط اند و برخی محتوم و تغییر ناپذير، و سفیانی از علایم حتمی است که بی تردید رخ خواهد داد.

تنها اشکال به حتمی بودن در خروج سفیانی، مستند به روایتی از امام جواد علیه السلام در الغیبۀ نعمانی می‌باشد که متن روایت چنین است:

عن أبی هاشم داود بن القاسم الجعفری قال: کنا عند أبی جعفر محمد بن علی الرضا عليه‌السلام فجری ذکر السفیانی و ما جاء فی الروایۀ من أنَّ أمره من المحتوم. فقلت لأبی جعفر عليه‌السلام: هل یبدولله فی المحتوم؟ قال: نعم. قلنا له: فنخاف أن یبدولله فی القائم، فقال: أنّ القائم من المیعاد والله لایخلف المیعاد.[۶]

ابوهاشم میگوید: نزد امام جواد عليه‌السلام بودیم. از سفیانی و روایاتی که بر آن اساس قیام او حتمی خواهد بود، سخن به میان آمد. به حضرت عرض کردم: آیا خداوند در نشانه های حتمی هم بدا روا میدارد؟ فرمود: آری. عرض کردیم: میترسیم در ظهور قائم نیز بداء روا دارد! فرمود: قیام قائم عليه‌السلام از وعده های الهی است و خداوند خلف وعده نمیکند.

در پاسخ می‌توان گفت: این روایت، با انبوه روایات معتبری که بر حتمی بودن و تغییر ناپذیری خروج سفیانی دلالت دارند، قدرت تعارض نخواهد داشت. این روایت، تنها در کتاب الغیبه نعمانی ذکر شده است و خبر واحد منفرد است، و در مقابل روایاتی که خروج سفیانی را از علائم حتمی میدانند، مستفیض و بلکه نزدیک به تواتر هستند. همچنین ممکن است این روایت در شرایط خاصی مثل تقیه صادر شده باشد. حتی خود مرحوم نعمانی بعد از نقل این روایت در کتاب خویش، احادیث سفیانی را جزو احادیث متواتر، شمرده است.[۷] بنابراین نظریه تحقق بداء در علائم حتمی ظهور، طرفداران اندکی دارد.

اشکالات روایات سفیانی

پیش از این‌که نام، نسب، مکان خروج سفیانی را از نظر سند و دلالت بررسی نماییم، به برخي اشکالاتی که به اصل روایات سفیانی وارد شده است، اشاره میشود. یکی از نویسندگان معاصر، درباره مجموعه روایات سفیانی اشکالاتی را مطرح کرده و چنین نتیجه گرفته است که اصل سفیانی، انکارناپذير است اما جزئیات، حوادث و خصوصیات آن اثبات شدنی نیست.[۸]

ضعف سند روایات سفیانی

برخی معتقدند، با مراجعه به اسناد و راویان نشانه‌های ظهور از جمله سفیانی، درمی‌یابیم که تقریباً سند هیچ‌یک از این روایات از نظر سندی، صحیح نیست و مطلب علمی با آن اثبات نمی‌شود.[۹]

درباره ضعف سند روایات سفیانی از دو جنبه می‌توان پاسخ داد‌:

اولاً، بر خلاف تصور نویسنده که مدعی ضعف روایات سفیانی شده است، در این‌باره دست‌كم، ده روایت معتبر وجود دارد که در منابع متقدم حدیثی هم‌چون الکافی مرحوم کلینی، کمال الدین شیخ صدوق، قرب الاسناد حمیری و الغيبة نعمانی آمده است و اهل فن می‌دانند ده روایت معتبر آن‌هم دربارۀ یک موضوع تعداد کمی نیست؛ زيرا گاه دانشمندان علم حدیث و دربارۀ موضوعی بسیار مهم‌تر از موضوع مورد نظر ما بر اساس تنها یک روایت معتبر اظهارنظر می‌کنند.

ثانیا، بر اساس مبنای بيشتر علمای شیعه، روایتی حجت است که به صدور آن از معصوم اطمینان حاصل شود و راه دست‌یابی به این اطمینان، منحصر در صحت سند نیست، بلکه صحت سند یکی از راه‌هایی است که گاه باعث اطمینان به صدور روایت از معصوم می‌شود و در کنار صحت سند، ده‌ها قرینۀ دیگر نیز وجود دارند که می‌توانند جای صحت سند را بگیرند و بر اساس آن‌ها می‌توان به اعتبار یک روایت حکم کرد. از این دیدگاه به عنوان دیدگاه حجیت خبر موثوق الصدور یاد می‌شود.

شباهت با سفیانی های تاریخی

اشکال دیگری که موجب تردید در روایات سفیانی می‌شود، شباهت‌های موجود بين برخی روایات سفیانی با آن‌چه برای افرادی است که به عنوان سفیانی در طول تاریخ قیام کرده اند.[۱۰]

میتوان چنین پاسخ گفت که: اگر کسی معتقد باشد سفیانی یکی از نشانه‌های حتمی ظهور است، لزوماً معتقد به صحت همه روایات این موضوع نیست؛ زيرا می‌توان سفیانی را از نشانه‌های حتمی ظهور دانست و تعداد چشم‌گيري از جزئیات این حادثه که در روایات معتبر گزارش شده است را نیز پذیرفت و روایات ضعیف و روایاتی که ساخته و پرداختۀ طرف‌داران سفیانی‌های تاریخی بوده است را کنار نهاد، اما نمی‌توان به بهانۀ وجود این روایات ساختگی یا ضعیف، از روایات معتبر دیگر، نیز چشم پوشيد و اصل وجود سفیانی و جزئیات آن در روایات معتبر شیعی را، انکار کرد.

سفیانی جعل بنی امیه در برابر بنی عباس

اشکال مهم دیگری که به روایات سفیانی، شده است، وجود روایات سفیانی را به نزاع و درگیری های بین بنی امیه و بنی عباس، ربط میدهند و عنوان می کنند که، امروزه با به هم خوردن معادلات قدرت‌ها، چگونه می‌توان منتظر فردی از بنی‌امیه و نسل ابوسفیان بود. [۱۱]

به این شبهه، اینگونه پاسخ داده شده است:

در جهان هستی، صدها مثال می‌توان آورد که به نظر ابتدایی تحقق شان استبعاد دارد، اما باز هم تحقق یافته‌اند. براي مثال، آیا حیات هزار و چند صد سالۀ و طول عمر امام مهدی یا غیبت امام مهدی علیه السلام استبعاد ندارند؟ بنابراین خروج فردی از نسل بنی‌امیه در نگاه برخی، شاید بعید باشد، اما به صرف استبعاد، نمی‌توان آن‌ها را نفی کرد. و اگر بخواهیم با انکار فرع (سفیانی از نسل بنی امیه)، به انکار اصل وجود سفیانی، برسیم، از نظر علمی شایسته نیست. نهایت اینکه فرع ابهام دارد اما اصل وجود سفیانی، با روایات متعدد معتبر، اثبات میشود. به عنوان مثال، هم اکنون برخی جریان های تکفیری جهان اسلام، در پوشش شعار احیاء خلافت اسلامی و با تمسک انحرافی به احادیث آخرالزمان، به عنوان داعش، بر بخشی از سرزمین های اسلامی، سیطره پیدا کردند و به دنبال احیاء حکومت بنی امیه و بنی عباس در منطقه شام، می باشند. علاوه بر اینکه عالمان بزرگی هم‌چون آیت‌الله صافی گلپایگانی [۱۲] و آیت‌الله محمد صدر[۱۳]، خروج سفیانی در آخرالزمان را به دلیل وجود روایات فراوان، پذیرفته‌اند.

بنابراین به این سوال که خروج سفیانی از نشانه های حتمی ظهور امام مهدی هست یا نه، اینگونه می توان پاسخ داد که:

در مجموع روایت علائم ظهور امام مهدی، از پنج نشانه به صورت ویژه و مستقل سخن به میان آمده است. اهمیت این نشانه‌ها را می‌توان هم از تعدد روایات مربوط به آن‌ها و هم از جداسازی و بیان این نشانه‌ها به شکل مستقل دریافت. شیخ صدوق در کتاب کمال الدین، با سلسه اسنادش از امام صادق علیه السلام در حدیث معتبر نقل کرده است:

قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ الْيَمَانِيُّ وَ السُّفْيَانِيُّ وَ الصَّيْحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَيْدَاء.[۱۴]

پیش از قیام قائم پنج نشانه حتمی است: یمانی، سفیانی، صحیه آسمانی، شهادت نفس زکیه و خسف بیداء.

بنابراین روایات مربوط به سفیانی، بسیار فراوان است و به گفته محدثان، به حد تواتر[۱۵] می باشد. علاوه بر این، احادیث خسف و فرو رفتن لشکر اعزامی سفیانی به عربستان در منطقه بیداء در بین مکه و مدینه، نزدیک به حد تواتر[۱۶] می باشد. پس چگونه ممکن است خروج سفیانی در آخر الزمان، و در آستانه ظهور امام مهدی علیه السلام، محل تردید باشد اما بنا بر گفته محدثان شیعه و اهل سنت، سفیانی و خسف بیداء لشکر سفیانی، جزو احادیث متواتر اسلامی باشد. بنابراین دیدگاه گروه اندکی که معتقدند: سفیانی در طول تاریخ اسلام اتفاق افتاده، و مربوط به آینده و نشانه حتمی ظهور، نیست. طبق این فرض، تناقض در گفتار پیش خواهد آمد. زیرا چگونه سفیانی در گذشته رخ داده، اما خسف بیداء و فرو رفتن لشکر اعزامی سفیانی به عربستان، در منطقه بیداء، مربوط به آینده و نشانه حتمی ظهور و قیام، است و در هنگام ظهور حضرت مهدی علیه السلام، رخ خواهد داد؟ بنابراین، جای هیچ مناقشه ایی در باره اصل وجود سفیانی به عنوان نشانه حتمی ظهور و فرو رفتن لشکر اعزامی سفیانی به حجاز (خسف بیداء)، وجود ندارد. زیرا همانطور که ذکر شد، این موضوع از احادیث متواتر اسلامی و پذیرفته شده بین شیعه و اهل سنت، می باشد.[۱۷]

اوصاف سفیانی
نام سفیانی

در روایات متعددی که از سفیانی و حوادث مربوط به او سخن به میان آمده، در مقام اشاره به این شخصیت، بیشتر از دو واژه «سفیانی»[۱۸] و «ابن‌آکلۀالاکباد»[۱۹] (پسر زن جگرخوار) استفاده شده است. و از سوی دیگر، در برخی از روایات از امام معصوم درباره نام سفیانی، سؤال شده است.[۲۰]

در مجموع، روایات هشت نام را برای سفیانی برشمرده‌اند، پنج نام از غیرمعصوم است و تنها سه نام آن، از پیشوایان معصوم بیان شده و از میان این سه روایت، دو روایت آن از منابع اهل سنت است و تنها روایتی که نام سفیانی را عثمان می‌داند، در منابع حدیثی شیعه آمده است.

با این توصیف، ضعف سندی برخی از این روایات از یک سو، تأیید نشدن آنها به کمک قراین و شواهد از سوی دیگر، و تعارض آنها با یکدیگر، باعث بی اعتمادی به این روایات می شود، و بنابراین ما نمیتوانیم درباره نام سفیانی به صورت قاطعانه قضاوت کنیم.

البته دانستن نام سفیانی، چندان ثمری دربر ندارد. عبدالله بن ابی منصور نقل میکند: از امام جعفر صادق عليه‌السلام پرسیدم که نام سفیانی چیست؟ حضرت فرمودند:
و ما تصنع باسمه إذا ملک کور الشام الخمس: دمشق، حمص، فلسطین، الاردن و قنسرین، فتوقعوا عند ذلک الفرج.[۲۱]

امام صادق فرمود: با نام سفیانی چکار داری؟ وقتی او مناطق پنج‌گانه شام شامل: دمشق، حِمص، فلسطین، اردن و قنّسرین را تصرف کرد، منتظر فرج باشید.

لقب سفیانی

برخی روايات كه ابعاد مختلف جنایات سفیانی را شرح داده‌اند، برای اشاره به اين شخصيت علاوه بر سفیانی، از القاب متفاوتی بهره گرفته‌اند؛ گرچه ممكن است در اصطلاح به آنها لقب گفته نشود. واژه‌هاي ياد شده، بدين قرارند: السفیانی، من ولد الشیخ، ابن صاحب الوصیات، من ولد ‌صخر، من ولد ابی‌سفیان، من ولد معاویه، ابن‌آکلۀ‌الاکباد، کلب و … که الشیخ و صاحب وصیت و صخر، همگی به ابوسفیان اشاره دارند و ابن آکله الاکباد و کلب (یعنی از قبیله بنی کلب) هم به هند جگر خوار که بعد از شهادت حمزه، عموی پیامبر، کبد وی را از شدت کینه به پیامبر و بنی هاشم، به دندان کشید، اشاره دارد.

نسب سفیانی

در روايات اسلامی نقل شده است كه سفياني از سوي پدر به بني‌اميه و از سوي مادر به قبیله بنی كلب مي‌رسد، چنانكه امام علی علیه السلام مي‌فرمايد:
… هو من بني‌أميّة، و أخواله كلب … .[۲۲]

… او از تبار بني‌اميه و دايي‌هايش از قبيلة كلب است … .

بر این اساس، روایات اتفاق دارند که سفیانی از نسل ابوسفیان است. چنان که شهرت او به سفیانی مؤید این مطلب می باشد. اما در مورد اينكه سفياني از نسل كدامين فرزند ابوسفيان است، اقوال مختلفي نقل شده است.

علت پرداختن روایات به نسب او چیست؟ شاید علت طرح موضوع نسب سفیانی، توجه دادن افکار مسلمانان به این واقعیت باشد که روش سفیانی، همان روش ابوسفیان است و همچنان‌که ابوسفیان تمام تلاش خود را برای مقابله با پیامبر اکرم صلي‌الله‌عليه‌و‌آله به کار گرفت، او نیز برای شکست دادن امام مهدی عليه‌السلام همچون ابوسفیان و بنی امیه عمل خواهد کرد.

امام صادق علیه السلام در این خصوص فرموده اند:

إنا و آل أبی سفیان أهل بیتین تعادینا فی الله: قلنا صدق الله و قالوا کذب الله، قاتل أبوسفیان رسول الله صلي‌الله‌عليه‌و‌آله و قاتل معاویۀ علی بن ابیطالب عليه‌السلام و قاتل یزید بن معاویۀ الحسین بن علی عليه‌السلام و السفیانی یقاتل القائم.[۲۳]

ما و خاندان ابوسفیان، دو خانواده هستیم که به جهت خداوند با یکدیگر دشمنی کردیم. ما خداوند را تصدیق کردیم و آنها تکذیبش کردند. ابوسفیان با پیامبر جنگید و معاویه با علی بن ابیطالب عليه‌السلام و یزید با حسین بن علی عليه‌السلام. سفیانی نیز با قائم عليه‌السلام خواهد جنگید.

اوصاف جسمانی سفیانی

شيخ صدوق در کتاب کمال الدین از امام صادق علیه السلام روايت كرده كه فرمود:

إِنَّك‏ لَوْ رَأَيْتَ السُّفْيَانِيَّ… أَشْقَرَ أَحْمَرَ أَزْرَقَ.[۲۴]

تو اگر سفياني را ببيني… بور، سرخ‌روي مایل به سفید و زاغ چشم است.

شيخ صدوق اين حديث را با شش واسطه از امام صادق روايت كرده كه علماي رجال بر وثاقت همة آنها تصريح كرده‌اند. البته در روایات دیگری در منابع شیعه و اهل سنت برای سفیانی ویژگی‌های دیگری نیز توصیف شده است. از جمله، در روایتی از امام علی علیه السلام نقل شده است:

يَخْرُجُ ابْنُ آكِلَةِ الْأَكْبَادِ مِنَ الْوَادِي الْيَابِسِ وَ هُوَ رَجُلٌ رَبْعَةٌ وَحْشُ الْوَجْهِ ضَخْمُ الْهَامَةِ بِوَجْهِهِ أَثَرُ جُدَرِيٍّ … .[۲۵]

فرزند هند جگر‌خوار از وادی یابس خروج می‌‌‌کند. او مردی میانه بالا، با صورتی وحشت انگیز، درشت سر، و آبله‌رو است. اگر او را ببینی، گمان می‌بری یک چشم است … .

البته در منابع اهل سنت ویژگی‌ های ظاهری دیگری نظیر: رجل ضخم الهامة، بعینه نکتة بیاض، دقیق ‌الساعدین و الساقین، طویل ‌العنق، شدید ‌الصفرة به اثر العبادة، رجل ابیض، جعد ‌الشعرة، حدیث ‌السن، مدید ‌الجسم، دقیق ‌الوجه، جهوری ‌الصوت، طویل ‌الانف و ربعة من الرجال، برای سفیانی نقل شده است. لکن سند آنها به امام معصوم نمی‌رسد و منحصرا در منابع اهل سنت ذکر شده است و از طرفی توسط کسانی همچون کعب ‌‌الاحبار نقل شده است که به جعل و تحریف احادیث شهرت داشت.

بنابراین، در مورد ویژگی‌ های جسمی سفیانی، تنها حدیث مورد اعتماد، حدیث صحیح ‌السند شیخ صدوق از امام صادق علیه السلام می‌باشد که نشانه‌های جسمانی وی را سرخ روی، بور و زاغ چشم بر‌شمرده بود.

دین، مذهب و گرایش سفیانی

در روایات، حقیقت اسلام، از سفیانی نفی شده است. امام باقر علیه السلام نیز در این‌باره می‌فرمایند:

السُّفْيَانِيُّ… لَمْ يَعْبُدِ اللَّهَ قَطُّ وَ لَمْ يَرَ مَكَّةَ وَ لَا الْمَدِينَةَ قَط… .[۲۶]

سفیانی … او هرگز خدا را نپرستیده است و هرگز وارد مکه و مدینه نشده است … .

البته روايات اسلامی، نشان مى‌دهند كه سفيانى از حمایت غربی ها (روم) برخوردار است. در کتاب الغیبه شیخ طوسی نقل شده است:

يُقْبِلُ السُّفْيَانِيُّ مِنْ بِلَادِ الرُّومِ مُنْتَصِراً فِي عُنُقِهِ صَلِيبٌ وَ هُوَ صَاحِبُ الْقَوْمِ.[۲۷]

سفیانی در حالیکه رهبری قومی را بر عهده دارد مانند شخص نصرانی و صلیب به گردن، از بلاد روم می‌آید.

نشانه ديگر گرايش سفیانی، به غربى‌ها اين است كه باقيمانده نيروهاى سفيانى، پس از شكست و كشته شدن او به سوى رومی ها و کشورهای غرب، مى‌گريزند.

در کتاب کافی مرحوم کلینی، از امام باقر علیه السلام، نقل شده است:

… قَالَ إِذَا قَامَ الْقَائِمُ وَ بَعَثَ‏ إِلَى‏ بَنِي‏ أُمَيَّةَ بِالشَّامِ فَهَرَبُوا إِلَى الرُّوم‏ … .[۲۸]

وقتی حضرت مهدی علیه السلام، قیام می کنند لشکری را به سمت شام و برای جنگ با بنی امیه، می فرستند و آنها به سمت روم (غربی ها) فرار می کنند.
البته درباره گرایش های دینی سفیانی، یک مطلب بسیار قطعی وجود دارد، و آن عناد و تعصب شدید او بر ضد شیعیان امام علی علیه السلام است که در روایات معتبر گزارش شده است. از جمله در روایت از امام باقر علیه السلام نقل شده است:

… ُ فَإِنَّ حَنَقَهُ‏ وَ شَرَهَهُ‏ إِنَّمَا هِيَ‏ عَلَى‏ شِيعَتِنا … .[۲۹]

… خشم و کینه سفیانی تنها متوجه شیعیان ماست و تنها بر کشتن آنها حریص است … .

زمان خروج سفیانی

بدون تردید، برای خروج سفیانی، سال دقیق و مشخصی را نمی توان تعیین کرد؛ چرا که به دلیل پیوستگی این حادثه با ظهور امام مهدی عليه‌ السلام، تعیین زمان برای آن به تعیین وقت برای ظهور امام مهدی عليه ‌السلام خواهد انجامید. اما زمان این رخداد از برخی جهات به صورت مجمل، بیان شده است.

در روایتی از امام باقر علیه السلام نقل شده است:

السُّفْيَانِيُّ وَ الْقَائِمُ فِي سَنَةٍ وَاحِدَة.[۳۰]

سفیانی و قائم هر دو در یک سال نمایان می‌شوند.

از طرفی در روایات ذکر شده است که حضرت در عاشورای ماه محرم سالی که فرد است، ظهور می فرمایند.

در روایتی از امام باقر علیه السلام نقل شده است:

يَقُومُ الْقَائِمُ فِي وَتْرٍ مِنَ السِّنِين‏ … .[۳۱]

قائم در سال فرد ظهور خواهد کرد … .

و نیز امام صادق علیه السلام نقل شده است:

لَا يَخْرُجُ الْقَائِمُ إِلَّا فِي وَتْرٍ مِنَ السِّنِينَ‏ سَنَةَ إِحْدَى أَوْ ثَلَاثٍ أَوْ خَمْسٍ أَوْ سَبْعٍ أَوْ تِسْع‏.[۳۲]

حضرت مهدی علیه السلام، در سال فرد، که به یک، سه، پنج، هفت و نه ختم میشود، ظهور خواهند کرد.

و از طرفی خروج سفیانی هم شش ماه قبل از ظهور حضرت است.پس نتیجه می گیریم، سفیانی در ماه رجب سال زوج، خروج می کند.

مکان خروج سفیانی

درباره مکانی که سفیانی حرکت خود را از آنجا آغاز میکند، چند دسته روایت وجود دارد:

1. روایاتی که قیام او را از سرزمین شام میدانند؛

از جمله شیخ صدوق در کتاب کمال الدین از امام باقر علیه السلام، نقل کرده است:

… و خُرُوجَ‏ السُّفْيَانِيِ‏ مِنَ‏ الشَّام‏ … .[۳۳]

… و سفیانی از منطقه شام، خروج می کند … .

… فَأَوَّلُ أَرْضٍ تَخْرَبُ أَرْضُ الشَّامِ ثُمَّ يَخْتَلِفُونَ عِنْدَ ذَلِكَ عَلَى ثَلَاثِ‏ رَايَاتٍ‏ رَايَةِ الْأَصْهَبِ وَ رَايَةِ الْأَبْقَعِ وَ رَايَةِ السُّفْيَانِي … .‏ [۳۴]

… اول منطقه شام، تخریب می شود، در این هنگام سه پرچم با هم اختلاف دارند: اصهب، ابقع و سفیانی …

2. روایاتی که حرکت او را از وادی یابس (سرزمین خشک و بی آب و علف) میداند؛

از جمله امام سجاد عليه ‌السلام فرموده اند:

… يَخْرُجُ‏ السُّفْيَانِيُ‏ الْمَلْعُونُ‏ مِنَ‏ الْوَادِي‏ الْيَابِس‏ … .[۳۵]

… سفیانی ملعون از وادی یابس قیام می‌کند … .

محتوای روایات بایکدیگر قابل جمع است. امام علی عليه‌ السلام در این‌باره فرموده اند:

السفیانی … یخرج من ناحیۀ مدینۀ دمشق فی واد یقال له وادی الیابس … .[۳۶]

سفیانی … از منطقه ای از شهر دمشق قیام می کند؛ از سرزمینی که به آن وادی یابس گویند … .

دمشق در آن زمان پایتخت سرزمین شام بوده که خود سرزمین شام، به سوریه فعلی و اردن و بخشی از لبنان اطلاق می‌شود.

در کتب معاجم، وادی یابس، نزدیک دمشق و یا به منطقه ایی در حوران و درعا، نزدیک اردن اطلاق شده است.

البته توجه به این نکته ضروری است که منظور از منطقه شام، تنها کشور سوریه فعلی نیست، بلکه شام قدیم بسیار پهناورتر از سوریه فعلی بوده است و چنان‌که در کتاب‌های مربوط ذکر شده، منطقه شام، پنج منطقه را در بر مي‌گرفته که عبارتند از دمشق، حمص، قنسرین، فلسطین و اردن.[۳۷]

رنگ پرچم سفیانی

در منابع حدیثی شیعه و اهل سنت، رنگ پرچم سفیانی، سرخ رنگ معرفی شده است.

از امیر المومنین علیه السلام ضمن روایتی طولانی نقل شده است:

… خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ بِرَايَةٍ حَمْرَاءَ أَمِيرُهَا رَجُلٌ مِنْ بَنِي كَلْب‏ … .[۳۸]

… خروج سفیانی با پرچم سرخ و فرمانده آن مردی از قبیله بنی کلب است … .

و نیز از منابع اهل سنت در ضمن روایتی طولانی از امام علی علیه السلام نقل شده است:

… فيخرج في يوم الجمعة فيصعد منبر دمشق، و هو أول منبر يصعده … و راية السفياني حمراء … .[۳۹]

… سفیانی در روز جمعه خروج می‌کند و بعد بر فراز منبر دمشق قرار می‌گیرد … و رنگ پرچم وی سرخ رنگ است … .

و علامه مجلسی در بحارالانوار نقل کرده است:

… يخرج رجل من ولد صخر، فيبدل الرايات السود بالحمر… .[۴۰]

… شخصی از نسل صخر (لقب ابوسفیان) خروج می‌کند و پرچمهای سیاه را به پرچمهای سرخ مبدل می‌سازد … .

صخر، نام ابوسفیان پدر معاویه و موسس سلسله جنایت پیشه بنی امیه است.

از این روایت، و تبدیل پرچم های سیاه به پرچم سرخ سفیانی، برداشت میشود که پرچم های سیاه در منطقه شام، در نهایت به اطاعت و بیعت با سفیانی، درخواهند آمد.

مدت اقدمات سفیانی

مجموعه اقدامات سفیانی از آغاز حرکت تا زمان کشته شدن او، پانزده ماه به طول می انجامد. شش ماه آن را می جنگد، وقتی بر مناطق و سرزمين‌هاي پنج گانه شام، مسلط شد، آنگاه، نه ماه هم بر این مناطق، حکومت می کند.

امام صادق عليه ‌السلام در روایت معتبری فرموده اند:

السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُهُ فِي رَجَبٍ وَ مِنْ‏ أَوَّلِ‏ خُرُوجِهِ‏ إِلَى‏ آخِرِهِ‏ خَمْسَةَ عَشَرَ شَهْراً سِتَّةُ أَشْهُرٍ يُقَاتِلُ فِيهَا فَإِذَا مَلَكَ الْكُوَرَ الْخَمْسَ مَلَكَ تِسْعَةَ أَشْهُرٍ وَ لَمْ يَزِدْ عَلَيْهَا يَوْماً.[۴۱]

سفیانی از علایم حتمی و قطعی است و در ماه رجب خروج می کند. از ابتدای حرکت او تا آخر کارش، پانزده ماه به طول میانجامد. شش ماه آن را به جنگ و نبرد میگذراند و چون سرزمين‌هاي پنج‌گانه را به تصرف خود درآورد، نه ماه بر این مناطق حکومت می کند و یک روز هم بر این مدت اضافه نمیشود.

سیر قیام سفیانی

دامنه تخریب و ویرانگری لشکر سفیانی، تمام منطقه دمشق در سوریه تا بغداد در کشور عراق، را شامل می شود. بویژه سفیانی برای ویرانی کوفه به عنوان مرکز حکومت جهانی حضرت مهدی علیه السلام و مدینه شهر پیامبر اکرم، تلاش بیشتری خواهد کرد. مفضل بن عمر از اصحاب امام صادق علیه السلام، از قول ایشان در توصیف گزارش یکی از یاران سفیانی به جهانیان، چنین نقل می کند:

… فِي جَيْشِ السُّفْيَانِي‏ وَ خَرَّبْنَا الدُّنْيَا مِنْ دِمَشْقَ إِلَى الزَّوْرَاءِ وَ تَرَكْنَاهَا جَمَّاءَ وَ خَرَّبْنَا الْكُوفَةَ وَ خَرَّبْنَا الْمَدِينَة … .[۴۲]

… ما، لشکر سفیانی، دنیا را از دمشق تا بغداد، ویران کردیم و کوفه و مدینه را هم ویران ساختیم …

سپاه سفيانى از مدینه به قصد پیکار با حق و قتل حجت خدا، حضرت مهدی و تخریب کعبه و کشتار اهل حرم به سمت مکه، خارج مى‏شود. اما وقتی قصد حمله به شهر مکه و تخریب کعبه را دارند، در منطقه بیداء، بین مکه و مدینه، لشکر سفیانی در زمین فرو می روند و خسف بیداء لشکر سفیانی، اتفاق می افتد. در آن سال ها، امنیت و آرامش از کشور عراق، سلب شده است. سفيانى پس از شكست در عراق و حجاز، به شام و فلسطين باز مى‌گردد تا در بزرگترين نبرد خود با حضرت مهدى، يعنى نبرد بزرگ فتح قدس به مصاف بپردازد. در روایتی طولانی از امام باقر علیه السلام نقل شده است که بعد از خسف بیداء لشکر سفیانی، حضرت مهدی علیه السلام بعد از حضور در کوفه عراق، با سپاه خود بسوى سرزمين شام لشكركشى مى‌كند و در مرج‌ عذراء، منطقه ایی در دمشق، اردو مى‌زنند. سفیانی نیز نيروهاى خود را از منطقه شام و دمشق، خارج كرده و به طرف فلسطين، عقب‌نشینی می‌کند. تا یکی دیگر از بزرگترین جنگ های آخرالزمان، جنگ طبریه در فلسطین، بین لشکریان امام مهدی و لشکریان سفیانی که از پشتیبانی رومی ها و یهود، برخوردار هستند، رخ میدهد. پیروز این جنگ، سپاه امام مهدی خواهد بود و پیروزمندانه، وارد قدس خواهند شد و فلسطین برای همیشه آزاد خواهد شد. انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا.

لازم به ذکر است، روند حرکت سفیانی کاملاً شبیه حرکت بنی امیه در مقابل حضرت علی، امام حسن و امام حسین می‌باشد. معاویه در زمان حضرت امیر سلطه خود بر منطقه شام را عملیاتی نمود، در زمان امام حسن ، سلطه بر عراق و در زمان یزید ملعون سلطه بر حجاز را رقم خورد. تفاوت در روند حرکت سفیانی و معاویه، تفاوت در جایگاه ایرانیان در این دو مقطع تاریخی می‌باشد. در زمان بنی امیه و صدر اسلام، ایرانیان در پایین‌ترین سطح قدرت قرار می‌گیرند تا در معادلات منطقه دخالت نکنند و اعراب امتحان خود را پس دهند. اما در آخرالزمان، ایرانیان به اوج قدرت تاریخی خود می‌رسند و مهم‌ترین نقش را در معادلات منطقه ایفا می‌نمایند و باعث موفقیت و پیروزی نهضت زمینه ساز ظهور می‌گردند.

فرجام سفیانی

سفیانی بعد از پانزده ماه، قتل و کشتار در منطقه شام، عراق و حجاز، در فلسطین به حیات ننگین او خاتمه داده می شود.

منابع حدیثی شیعه غالبا، به هلاکت و نابودی لشکر سفیانی و قتل او اشاره می کنند بدون اینکه به محل قتل سفیانی اشاره کنند اما در منابع حدیثی اهل سنت، به محل قتل سفیانی نیز اشاره شده است. از جمله امام علی عليه ‌السلام فرموده‌اند:

… يَهْلِكَ اللَّهُ أَصْحَابَ السُّفْيَانِيِّ كُلَّهُمْ وَ لَا يَبْقَى عَلَى الْأَرْضِ غَيْرُهُ وَحْدَهُ، فَيَأْخُذُهُ‏ الْمَهْدِيُ‏ فَيَذْبَحُه‏ … .[۴۳]

… خداوند تمام سپاه سفیانی را نابود میکند و هیچکسی از آنها جز سفیانی، روی زمین باقی نمی ماند. در این حال، مهدی عليه‌السلام او را میگیرد و به قتل می رساند … .
وظایف شیعیان در مواجهه با سفیانی

در روایات اسلامی، در آستانه شورش سفیانی به شیعیان دستور داده شده است که از منطقه شام و سوریه هجرت کنند و به مناطق امن و خارج از منطقه شام، بویژه به مکه بروند.

در روایتی به شیعیان اجازه داده شده است که هنگام خروج سفیانی که در ماه رجب اتفاق می‌افتد، شیعیان تا ماه رمضان فرصت دارند هجرت خود را به تاخیر بیندازند و به مناطق امنی همچون مکه بروند.

وَ كَفَى بِالسُّفْيَانِيِّ نَقِمَةً لَكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ وَ هُوَ مِنَ الْعَلَامَاتِ لَكُمْ مَعَ أَنَّ الْفَاسِقَ لَوْ قَدْ خَرَجَ لَمَكَثْتُمْ شَهْراً أَوْ شَهْرَيْنِ بَعْدَ خُرُوجِهِ لَمْ يَكُنْ عَلَيْكُمْ بَأْسٌ حَتَّى يَقْتُلَ خَلْقاً كَثِيراً دُونَكُمْ فَقَالَ لَهُ بَعْضُ أَصْحَابِهِ فَكَيْفَ نَصْنَعُ بِالْعِيَالِ إِذَا كَانَ ذَلِكَ قَالَ يَتَغَيَّبُ الرِّجَالُ‏ مِنْكُمْ عَنْهُ فَإِنَّ حَنَقَهُ وَ شَرَهَهُ إِنَّمَا هِيَ عَلَى شِيعَتِنَا وَ أَمَّا النِّسَاءُ فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ بَأْسٌ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى قِيلَ فَإِلَى أَيْنَ مَخْرَجُ الرِّجَالِ وَ يَهْرُبُونَ مِنْهُ فَقَالَ مَنْ أَرَادَ مِنْهُمْ أَنْ يَخْرُجَ، يَخْرُجْ إِلَى الْمَدِينَةِ أَوْ إِلَى مَكَّةَ أَوْ إِلَى بَعْضِ الْبُلْدَانِ ثُمَّ قَالَ مَا تَصْنَعُونَ بِالْمَدِينَةِ وَ إِنَّمَا يَقْصِدُ جَيْشُ الْفَاسِقِ إِلَيْهَا وَ لَكِنْ عَلَيْكُمْ بِمَكَّةَ فَإِنَّهَا مَجْمَعُكُمْ وَ إِنَّمَا فِتْنَتُهُ حَمْلُ امْرَأَةٍ تِسْعَةُ أَشْهُرٍ وَ لَا يَجُوزُهَا إِنْ شَاءَ اللَّه‏.[۴۴]

سفیانی برای عذاب دشمنان شما بس است و از جمله نشانه‌هایی برای شماست (برای فهم نزدیکی ظهور) علیرغم اینکه این فاسق شورش کرده، شما یک یا دو ماه پس از خروج او از جای خود تکان نخورید. ناراحتی به شما نخواهد رسید تا جمع زیادی از غیر شما( غیر شیعیان) را بکشد. برخی اصحاب پرسیدند وقتی اینگونه شد برای خانواده و عیال چه تدبیری بیندیشیم؛ امام فرمود مردان خود را از او مخفی کنید. عقده و کینه او متوجه شیعیان ماست اما بر زنان باکی نیست ان‌شاء‌الله. پرسیده ششد بس مردان به کجا فرار کنند امام فرمود شیعیانی که میخواهند از دست سفیانی بگریزند به مدینه یا مکه یا دیگر شهرها(غیر از منطقه شام و عراق) بروند. سپس فرمودند: البته به مدینه نروید؛ زیرا سپاه مرد فاسق (سفیانی) به آن جا حمله خواهد کرد، بلکه بر شما باد به مکه؛ چرا که آنجا محل اجتماع شماست.

از این روایت برداشت می شود که حمله سفیانی به شیعیان در شام، در ماه رمضان، دو ماه بعد از خروج وی آغاز شود.

و نیز امام صادق عليه‌السلام در حدیث معتبری فرمودند:

إذا کان رجب فاقبلوا علی اسم الله عزوجل و إن أحببتم أن تتأخّروا إلی شعبان فلاضیر و إن أحببتم أن تصوموا فی أهالیکم فلعلّ ذلک أن یکون أقوی و کفاکم بالسفیانی علامۀ.[۴۵]

چون رجب فرارسید با نام خدا حرکت کنید. اگر خواستید تا شعبان صبر کنید، مانعی ندارد، و باز اگر مایل بودید ماه رمضان را در نزد خانواده خود باشید، شاید برایتان بهتر باشد، و سفیانی به عنوان علامتي برای شما (برای نزدیک بودن ظهور)، بس خواهد بود.

البته در روایتی، خداوند متعال گروهی از شیعیان اهل شام، را از شر همراهی با سفیانی، استثناء کرده‌ است.

امام علی علیه السلام در این‌باره می‌فرمایند:

يَخْرُجُ بِالشَّامِ فَيَنْقَادُ لَهُ أَهْلُ الشَّامِ إِلَّا طَوَائِفُ مِنَ الْمُقِيمِينَ عَلَى الْحَقِّ يَعْصِمُهُمُ اللَّهُ مِنَ الْخُرُوجِ مَعَه‏… .[۴۶]

مردم شام از سفیانی اطاعت می‌کنند بجز دسته‌هایی از پویندگان راه حق که خداوند آنها را از شر خروج و همراهی با سفیانی حفظ می‌کند … .

بی شک، طبق فرموده پیامبر، مصداق عبارت “طوائف من المقیمین علی الحق” در روایت، شیعیان و پیروان امیرالمومنین، علی بن ابیطالب، می باشند و در حال حاضر، تنها شیعیان منطقه شام، شیعیان لبنان و حزب الله، می باشد که ان شاء الله در هنگام خروج سفیانی، از شر همراهی و بیعت با لشکریان سفیانی و جببه کفر و شیطان، در امان می مانند. همانطور که پیداست.

جمع بندی

بنابراین روایات مربوط به سفیانی، بسیار فراوان است و به گفته محدثان، به حد تواتر[۱۵2] می باشد. علاوه بر این، احادیث خسف و فرو رفتن لشکر اعزامی سفیانی به عربستان در منطقه بیداء در بین مکه و مدینه، نزدیک به حد تواتر[۱۶2] می باشد. پس چگونه ممکن است خروج سفیانی در آخر الزمان، و در آستانه ظهور امام مهدی علیه السلام، محل تردید باشد اما بنا بر گفته محدثان شیعه و اهل سنت، سفیانی و خسف بیداء لشکر سفیانی، جزو احادیث متواتر اسلامی باشد. بنابراین دیدگاه گروه اندکی که معتقدند: سفیانی در طول تاریخ اسلام اتفاق افتاده، و مربوط به آینده و نشانه حتمی ظهور، نیست. طبق این فرض، تناقض در گفتار پیش خواهد آمد. زیرا چگونه سفیانی در گذشته رخ داده، اما خسف بیداء و فرو رفتن لشکر اعزامی سفیانی به عربستان، در منطقه بیداء، مربوط به آینده و نشانه حتمی ظهور و قیام، است و در هنگام ظهور حضرت مهدی علیه السلام، رخ خواهد داد؟ بنابراین، جای هیچ مناقشه ایی در باره اصل وجود سفیانی به عنوان نشانه حتمی ظهور و فرو رفتن لشکر اعزامی سفیانی به حجاز (خسف بیداء)، وجود ندارد. زیرا همانطور که ذکر شد، این موضوع از احادیث متواتر اسلامی و پذیرفته شده بین شیعه و اهل سنت، می باشد.[۱۷2]

سفیانی، به عنوان یک شخص از نسل ابوسفیان و معاویه، اولین نشانه حتمی ظهور، بعد از جنگ های فراوان، بر منطقه شام (سوریه و …)، مسلط خواهد شد و بعد از حمله به عراق و حجاز (عربستان)، در نهایت سپاه او در زمین بیداء (منطقه ایی بین مکه و مدینه)، فرو خواهد رفت و ستاره بخت سفیانی، رو به افول می رود تا اینکه در نبرد و جنگ طبریه در فلسطین، برای آزادسازی قدس بین لشکریان امام مهدی با لشکر سفیانی که پشتیبانی و حمایت همپیمانان رومی (غربی) و یهودی خویش دارد، شکست خواهد خورد و به قتل می رسد و به این ترتیب، دشمن اصلی مهدویت و امام عصر، از بین خواهد و لشکریان امام مهدی، پیروزمندانه، وارد قدس خواهند شد و مسجد الاقصی و قبله اول مسلیمن، آزاد خواهد شد.

——————————————–

پی نوشت ها:
1. حمیری، قرب الاسناد، ص374، ح1329.
2. شیخ صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 650.
3. سوره انعام، آیه 2.
4. مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 249.
5. نعمانی، الغیبۀ، ص 416.
6. نعمانی، الغیبۀ، ص 421.
7. نعمانی،الغيبة، ترجمه فهرى، ص: 332
8. مصطفی صادقی، تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور، ص202.
9. مصطفی صادقی، تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور، ص202.
10. مصطفی صادقی، تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور، ص183.
11. مصطفی صادقی، تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور، ص204
12. صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ج3، ص88.
13. محمد صدر، تاریخ الغیبة الکبری، ص519.
14. صدوق، کمال الدین، ج2، ص650.
15. نعمانی، الغیبۀ، ص 282. صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ج 3، ص 88.
16. متقی هندی، البرهان فی علامات المهدی، ص112.
17. صادقی، تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور، ص204.
18. علی کورانی، معجم احادیث الامام المهدی عليه‌السلام، ج 3، ص 88.
19. نعمانی، الغیبۀ، ص 424، باب 18، ح 16.
20. شیخ صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 557.
21. شیخ صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 251، ح 11.
22. سید بن طاووس، التشریف بالمنن، ص 296.
23. علی کورانی، معجم احادیث الامام المهدی، ج 3، ص 467.
24. شیخ صدوق، کمال‌الدین، ج2، ص651.
25. شیخ صدوق، کمال‌‌‌‌‌‌الدین، ج2، ص651.
26. نعمانی، الغیبه، ص306.
27. شیخ طوسی، الغیبه، ص463.
28. کلینی، الکافی، ج 8، ص 51.
29. نعمانی، الغیبۀ، ص 301.
30. نعمانی، الغیبۀ، ص267.
31. نعمانی، الغیبۀ، ص 262.
32. شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 379.
33. شیخ صدوق، کمال الدین، ج 1، ص 327 و 331.
34. نعمانی، الغیبۀ، ص280. شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 442.
35. شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 444.
36. مقدسی شافعی، عقد الدرر في أخبار المنتظر، ص 108.
37. معجم البلدان، ج1، ص103.
38. مجلسی، بحار الانوار، ج52، ص273.
39. مقدسی شافعی، عقد الدرر في أخبار المنتظر، ص 128.
40. مجلسی، بحار الانوار، ج51، ص163.
41. نعمانی، الغیبۀ، ص 300.
42. مجلسی، بحار الانوار، ج 53، ص 10.
43. ابن طاووس، الملاحم و الفتن، ص 296.
44. نعمانی، الغیبه، ص300.
45. کلینی، الکافی، ج8، ص 264.
46. نعمانی، الغیبه، ص305.

نظر دهید »
اوّلین نشانه حتمیّه ظهور
توسط نجمه رئيسي سرخوني in بدون موضوع

اوّلین نشانه حتمیّه ظهور؛
داعش پیش‌قراول خروج سفیانی
هجوم مغول‌وار لشکر وحشت سلفی، داعش، به سرزمین «عراق» پس از «سوریه»، به ناگهان زنگ خطر را برای ساکنان شرق اسلامی به صدا در آورد.
گروه فرهنگی مشرق, هجوم مغول‌وار لشکر وحشت سلفی، داعش، به سرزمین «عراق» پس از «سوریه»، به ناگهان زنگ خطر را برای ساکنان شرق اسلامی به صدا در آورد. پیشروی عجیب و غریب در جغرافیای بزرگی از دو سرزمین سوریه و عراق، کشتار بی‌رحمانه و مثال زدنی بی‌گناهان شیعه، مثله کردن اجساد، ذبح بی‌گناهان و شعار دولت اسلامی عراق و شام و بالأخره پرچم سیاه این جنایتکاران، این گمان را به ذهن بسیاری از ساکنان «ایران»، عراق و «بحرین» و … متبادر ساخت که این واقعه در مسیر خروج سفیانی و پیش‌قراولان آن است. همان که در روایات ائمّه دین(ع) از او و هجمه‌اش، به عنوان اوّلین نشانه حتمیّه ظهور یاد شده است.

شباهت داعش و خروج سفیانی/ داعش پیش‌قراول خروج سفیانی
برخی شباهت‌ها در اقوال و اعمال گروه داعش سلفی با همه آنچه که روایات اسلامی درباره سفیانی و عملکرد لشکریانش بیان کرده‌اند، این گمان را تقویت می‌کرد.

نام سفیانی با سرزمین «شام» پیوند خورده است. بنابر گفته یاقوت حموی در جلد سوم «معجم البلدان»، شام شامل سرزمین‌هایی از رود «فرات» تا سرزمین‌های همجوار «عریش» در «مصر» است. پهنای آن از کوه‌های «طی» به سوی «قبله» تا دریای «مدیترانه» است. شهرهای مهمّ «منیح»، «حلب»، «حماه»، «حمص»، «دمشق»، «المعرّه» و «بیت‌المقدّس» در وسط آن منطقه قرار دارند و در ساحل دریا در آن منطقه نیز شهرهای «انطاکیه»، «طرابلس»، «عکا»، «صور»، «عسقلان» و… قرار دارد.[1]

این در حالی‌است که امروزه، نام شام بلافاصله کشور سوریه و پایتخت آن، دمشق (هشام) را متبادر به ذهن می‌سازد.

فتنه شام در روایات اسلامی

مستندات بسیاری بر حوادث شام، در سال‌های قبل از ظهور کبرای امام زمان(عج) اشاره می‌کنند. مهم‌ترین آنها حسنه جابر در کتاب «الغیبه» نعمانی، ص 186، است که از امام محمّد باقر(ع) نقل می‌کند که فرمودند:

«ای جابر! قائم ظهور نمی‌کند تا آنکه فتنه‌ای شام را فراگیرد و اهل شام به دنبال خلاصی از آنند؛ امّا راهی برای آن نمی‌یابند.»[2]

در کتاب «عقد الدّرر» روایتی آمده است که می‌فرماید:

«در شام فتنه‌ای خواهد بود که آغازش همچون بازی کودکان است. هر چه این فتنه از یک طرف آرام و خاموش می‌شود، از جانب دیگر سربرمی‌آورد و پایان نمی‌پذیرد تا آنکه منادی از آسمان ندا سر می‌دهد. آگاه باشید که تنها فلانی امیر است…»[3]

چنان‌که می‌بینید، این حدیث اگر چه از نظر اهل حدیث، مستنداتش ضعیف خوانده می‌شود، امّا بر مجموعه‌ای از وقایع رفته بر سرزمین سوریه، طیّ سالهای اخیر گواهی می‌دهد.

همچنین از رسول اکرم(ص) روایت شده است که فرمودند:

«بعد از من، چهار فتنه‏ برای شما پیدا می‏شود: در فتنه اوّل: [ریختن] خون‌ها حلال خواهد شد. در فتنه دوم: [ریختن] خون‌ها و [غصب] اموال حلال می‏شود. در فتنه سوم: [ریختن] خون‌ها و [غصب] اموال و ناموس مردم حلال خواهد شد. فتنه چهارم، فتنه‏ای است شدید و تاریك كه حركت آن نظیر حركت كشتی است در دریا؛ به طوری كه احدی از مردم، از شرّ آن ملجأ و پناهی نخواهند داشت. از شام‏ شروع می‏شود و عراق را فرا می‌گیرد و جزیره را با دست و پای خود می‌كوبد. در آن فتنه، مردم نظیر پوستی كه دبّاغی شود، دچار بلا می‌شوند، در آن موقع، احدی از مردم قدرت ندارد كه (به فتنه‏انگیزها) بگوید: بس است، از هر ناحیه‏ای كه آن فتنه را رفع كنند، از ناحیه دیگری سر برون خواهد كرد.»[4]

طیّ این ایّام، جمع بزرگی از مسلمانان، به ویژه شیعیان که جسته و گریخته روایات و احادیثی درباره وقایع سخت و شورش‌های اجتماعی (فتنه) قبل از ظهور امام(ع) به گوششان خورده بود، از خود می‌پرسیدند: آیا میان آنچه امروز در سوریه می‌گذرد و آن اخبار آخرالزّمانی رابطه‌ای وجود دارد؟

پیش‌قراولان خروج سفیانی

شباهت داعش و خروج سفیانی/ داعش پیش‌قراول خروج سفیانی

بالا گرفتن فتنه در عراق و هجمه گروه تروریستی داعش بر سرزمین‌های شیعی عراق، دیگر بار تنور مصداق‌سازی را گرم کرده و بر این شبهه دامن زده شد که شاید به راستی داعش و همه آنچه که با درنده‌خویی و سبعیّت بر سر شیعیان مظلوم عراق می‌آورد، پیش‌قراولان خروج سفیانی و بلافاصله پس از آن، ظهور حضرت ولیّ عصر(عج) باشد.

آنچه که باعث تقویت این شبهه شده، عبارتند از:

1. آغاز فتنه‌ها از سوریه، به عنوان یکی از مناطق مهم و مرکزی شامات قدیم؛

2. پوشش ظاهری تروریست‌ها (دستار سیاه، پیراهن، شلوار و….)؛

3. هیئت ظاهری (محاسن بلند)، بیرق سیاه منقوش با دو شعار لااله الّا الله و محمّد رسول الله؛

4. سردادن شعارهای سلفی و تکفیری و اظهار ضدّیت تمام عیار با رویکرد شیعی و سنّت‌های شیعیان؛

5. کشتار بی‌رحمانه (ذبح، مثله اجساد و…) و اعمال شنیع مشمئز کننده؛

6. ارائه برخی نشانه‌های گمراه کننده، مانند اظهار علاقه مفتی سلفی، عرعور برای گردآوردن تروریست‌ها، زیر پرچم سفیانی، راه‌اندازی گردان‌های یزید و معاویه، انتخاب لقب سفیانی برای ترکی النبعلی پدر معنوی داعش و…

روایات رسیده و موجود در منابع و مصادر شیعی و سنّی، درباره وقایع قبل از ظهور کبرا و خیزش سفیانی و اعمال و اقوال او و سپاهیانش، توضیحاتی ارائه می‌کند که هر ناظر بی‌طرفی در وقت مشاهده وضعیّت سال‌های اخیر سوریه و عراق، جای این احتمال را دور از نظر نمی‌بیند که این وقایع مصادیق نشانه‌های ارائه شده در روایاتند؛ برای مثال رسول اکرم(ص) فرمودند:

«مردی از دل دمشق خروج می‌کند که به او سفیانی می‌گویند و همه پیروانش از نژاد کلب هستند. به قدری خون می‌ریزد که نوبت به شکافتن شکم زنان و سر بریدن کودکان می‌رسد. تیره قیس در برابرش قیام می‌کند. همه را می‌کشد و کسی نمی‌تواند از خود دفاع کند…»[5]

تجربه حرکت‌های موذیانه، حیله‌گرانه و کین‌جویان صلیبی و صهیونی نشان می‌دهد که آنان هماره از زمینه‌های فرهنگی موجود در میان سنّت‌ها، آئین‌ها، باورها و علایق ساکنان شرق اسلامی، حدّاکثر استفاده را برای دست‌یابی به مقاصد پلید استعماری خود برده‌اند. این‌همه درحالی‌است که هماره در میان عموم اقوام و ملل،
ماعتی شتابزده، متعصّب و با روحیه هیجانی پیدا می‌شوند که به اتّکای کم‌ترین اطّلاعات و آگاهی در حرکتی عجولانه و احساسی، سبب به وجود آمدن جریان‌های اجتماعی، سیاسی شده و خسارات بسیاری را به خود و جامعه خود وارد ساخته‌اند.

سفیانی کیست؟

شباهت داعش و خروج سفیانی/ داعش پیش‌قراول خروج سفیانی
پيش از قيام حضرت مهدی‏ (عج) مردی از نسل ابوسفيان در منطقه شام خروج می کند و با تظاهر به دينداری، گروه زيادی از مسلمانان را فريب می دهد و بخش گسترده ‏ای از سرزمين‏ های اسلامی را به تصرف خود در می آورد. او بر مناطق پنجگانه - شام، حمص، فلسطين، اردن، قنسرين و منطقه عراق - سيطره می يابد و در کوفه و نجف، به قتل عام شيعيان می پردازد و برای کشتن و يافتن آنان جايزه تعيين می کند. 6

از روايات استفاده می شود مدت حکومت او نه ماه است. [7] سفيانی، با اين که از خبيث‏ ترين و پليدترين مردمان است؛ ولی همواره ذکر «يا رب يا رب» بر زبانش جاری است. [8]

وي آن گاه که از ظهور حضرت حجّت‏(عج) با خبر می گردد، با سپاهی عظيم به جنگ ایشان می ‏رود. وي در منطقه «بيداء» (بين مکه و مدينه) با سپاه امام‏(عج) برخورد می ‏کند و به امر خدا، همه لشکريان وی - به جز چند نفر - در زمين فرو می ‏روند و هلاک می شوند. [9]

از روايات استفاده می شود خروج سفيانی از نشانه های حتمی ظهور است؛ [10] ولی اين که سفيانی کيست و چه ويژگی ‏هايی دارد و چگونه خروج می کند و… چندان روشن نيست. از برخی روايات استفاده می ‏شود: نام وی عثمان بن عنبسه [11] و از خاندان ابوسفيان است که در دوره غيبت خروج می کند. البته برخی اين احتمال را مردود و سند آن روايات را ضعيف دانسته‏ اند. [12]

در برخی از روايات از امام‏(عج) در مورد نام سفيانی پرسيده شد و آن حضرت از بيان آن خودداری کردند؛ [13] حال آنکه اگر نام وی مشخص بود، دليلی نداشت که از بردن نام وی خودداري کند.

برخی معتقدند: سفيانی فرد مشخصی نيست؛ بلکه فردی است با ويژگي‏های ابوسفيان که در آستانه ظهور حضرت مهدی‏(عج) به طرفداری از باطل، خروج می‏ کند و مسلمانان را به انحراف می کشاند.

اينها در بيان نظر خود می‏ گويند: در حقيقت، ابوسفيان، به عنوان سر سلسله سفيانيان، سمبل و نماد پليدی است او غارتگری بود که با رباخواری، زورگويی و چپاول اموال مردم، ثروت‏های هنگفتی به چنگ آورده بود و از راه فريب و استثمار توده‏ های ستم کشيده و ترويج خرافات و دامن زدن به نظام طبقاتی جاهلی، قدرت فراوانی داشت.

ابوسفيان، به عنوان سردمدار شرک و بت پرستي و سرمايه داري طاغوتی، هر نوع حرکت و جنبشی را که دم از عدالت، برادري و آزادی می ‏زد، دشمن شماره يک خود می ‏دانست و با قدرت تمام در برابر آن به مبارزه بر می‏ خاست. [14]

بر اساس اين ديدگاه سفيانی، فردی است با اين ويژگي‏ها که در برابر انقلاب بزرگ و جهانی حضرت مهدی‏ (عج) خروج می کند و تلاش‏های فراوانی براي رودررويی با آن به عمل می ‏آورد.

بنابراين، در حقيقت سفيانی يک جريان است، نه يک شخص. سفيانی جريان باطل در بستر تاريخ است، و بر فرض هم که سفيانی را از نسل ابوسفيان بدانيم، اشکالی به وجود نمی‏ آيد و آخرين مهره اين زنجيره، همان سفيانی است که در آستانه ظهور حضرت قائم‏ (عج)خروج می‏ کند.

ماجرای عذاب سپاه سفیانی در قرآن کریم

« افامن الذین مکروا السیئات ان یخسف الله بهم الارض او یأتیهم العذاب من حیث لا یشعرون او یاخذهم تقلبهم فماهم بمعجزین » _نحل، آیه 45_( آیا توطئه گران از این که خدا آنان را در زمین فرو بّرد یا از جایی که حدس نمی زنند عذاب برایشان فرود آید، یا در حال رفت و آمد گریبانشان را بگیرد و از دستشان کاری بر نیاید، ایمن شدند؟»
امام باقر (علیه السلام) فرمود: این آیه به ماجرای فرو رفتن سپاه سفیانی در«بیدا» اشاره دارد.[15]

« قل هو القاد علی ان یبعث علیکم عذاباً من فوقکم او من تحت ارجلکم او یلبسکم شیعاً و یذیق بعضکم بأس بعض انظر کیف نصرف الآیات لعلهم یفقهون » _انعام، آیه 65_( بگو او قادر است از بالای سر یا از زیر پایتان عذابی بر شما بفرستد یا شما را گرفتار تفرقه کند و عذاب بعضی از شما را به بعضی (دیگر) بچشاند. بنگر که چگونه آیات (خود) را (به شیوه‌های) گوناگون بیان می کنیم. باشد که آنان بفهمند.»
در احادیث پیشوایان معصوم (علیهم السلام) جمله «او من تحت ارجلکم»(یا از زیر پاهایتان) به فرو رفتن سپاه سفیانی در بیدا تفسیر گردیده است.[16]

شکل‌گیری فرقه‌های آخرالزّمان‌گرا

طیّ دو یا سه دهه اخیر، ساکنان ایران، عراق، مصر و دیگران، برای جبران خسارات حاصل از شکل‌گیری فرقه‌های آخرالزّمان‌گرا و موعودگرا تاوان سنگینی در حوزه‌های فرهنگی، سیاسی، امنیّتی و حتّی اقتصادی پرداخته‌اند.

از اوّلین روزهای شکل‌گیری دو جریان فرقه‌ای وهّابیت و بهائیت (در قرن دوازدهم هجری) اوّلی در مهم‌ترین نقطه کانون جهان اهل سنّت، یعنی «حجاز» و دومی در مهم‌ترین نقطه کانونی جهان شیعی، یعنی ایران، تا به امروز صدها فرقه کوچک و بزرگ در نقاط مختلف، از جهان اسلام به وجود آمده و جمع بزرگی از مردم را با خود همراه ساخته و با جریان‌سازی مذهبی، اجتماعی و حتّی سیاسی، خسارات بزرگی را به کیان فرهنگی و مادّی مسلمانان وارد ساختند. تجربه نشان می‌دهد که بخش بزرگی از این جریانات با همه تعصّب مذهبی و ادّعاها، به نهادهای امنیّتی رژیم‌های غربی و صهیونی متّصل بوده و به ایفای نقش و مأموریت مشغول بوده‌اند. جریان احمد حسن الیمانی در عراق، که امروزه دامنه تبلیغات و یارگیری‌اش به استان‌های جنوبی ایران نیز رسیده است، نمونه بارزی از این جریانات فرقه‌ای آخرالزّمان‌گرای وابسته به دستگاه‌های امنیّتی صهیونی و صلیبی‌اند.

جذّابیت مباحث آخرالزّمانی، به ویژه در شرایط سیاسی، اجتماعی سخت و بن‌بست‌های اقتصادی، تا حدّی است که در نیم‌روزی می‌تواند جماعت بزرگی را به گرد قطبی، شیخی، مرشدی و مدّعی‌ای جمع کند.

پروژه آرمگدون

شباهت داعش و خروج سفیانی/ داعش پیش‌قراول خروج سفیانی
اجرای پروژه شبیه‌سازی واقعه ظهور موعود، توسط اتّحاد صلیب و صهیون، تنها یکی از میادین جریان‌ساز سال‌های اخیر است که تنها با حضور جریان سلفی مجال تحقّق پیدا می‌کند.

در کشاکش رویارویی بزرگ شرق اسلامی با غرب صلیبی، صهیونی، در حالی‌که غرب پایان تاریخ خود را به تجربه نشسته و در ازدحام بحران‌های چند وجهی، همه مجال تجدید حیات فرهنگی، تمدّنی را از دست داده است، سران مجامع مخفی و اشرار یهود به خوبی دریافته‌اند که تنها اجرای پروژه جعلی شبیه‌سازی واقعه ظهور موعود و وارد آوردن شرق اسلامی در میدان جنگ آخرالزّمانی آرمگدون، می‌توانند برای همیشه خود را از تهدید فرهنگی و تمدّنی شرق اسلامی خلاص کنند.

وجود باور مذهبی و سنّتی و ظهور منجی موعود در میان مسلمانان و انتظار دیدار این واقعه شریف در این عصر و زمان، به امید خلاصی از همه ظلم‌ها و ستم‌های چندوجهی، این امکان را در این منطقه حسّاس از شرق اسلامی فراهم آورده است تا به ناگهان و با مشاهده نشانه‌های وقوع این امر عظیم، پای در میدان حادثه بگذارند. درست در همین شرایط است که اتّفاق و اتّحاد صلیب و صهیون می‌تواند با یک گام بزرگ، ضمن تخلیه همه توان و انرژی نهفته در میان ساکنان این سرزمین در منازعات قومی، قبیله‌ای و مذهبی، پروژه آرمگدون را عملیاتی کرده و سلطه جهانی خود را در قالب حکومت جهانی بنی‌اسرائیلی با محوریّت فلسطین اشغالی تکمیل نماید.

آگاهی مراکز مطالعات مذهبی غربی و یهودی از دریافت‌های مهدوی و آخرالزّمانی مسلمانان و امکان شبیه‌سازی نشانه‌های یاد شده در روایات، از مسیر وارد آوردن جریان‌های سلفی تکفیری، طیّ چند سال اخیر، این امکان را فراهم آورده است تا جمعیّت بزرگی از مسلمانان دچار شبهه شده و گمان برند که حرکت سلفی تکفیری از شام و پس از آن، حمله به عراق، همان واقعه پیش‌گویی شده در روایات و احادیث آخرالزّمانی اسلامی است.

سلفی‌ها به خوبی آموزش دیده‌اند تا اخبار موجود در روایات و احادیث را نمونه‌سازی کنند و با قتل عامّ مردم، ذبح مظلومان، مثله کردن اجساد، کین‌ورزی با شیعیان و … همگان را مطمئن کنند که به راستی، اینان پیش‌قراولان سفیانی‌اند که خود را برای همراهی با او در تأسیس دولت اموی شام و عراق مهیّا می‌سازند.

به‌رغم بسیاری از شباهت‌ها میان آنچه روایات اسلامی پیش‌گویی فرموده‌اند و این عمله‌های صلیب و صهیون، نسبتی نیست؛ اگر چه آن ملعون آخرین، سفیانی اموی نیز دست‌پروده یهود و مورد حمایت یهودیان خواهد بود. حال چنانچه مسلمانان، به ویژه شیعیان آل محمّد(ص) با این پیش فرض وارد معرکه شوند، پیش از آنکه مجال ضربه زدن جدّی به این جماعت را پیدا کنند و قبل از آنکه مولا و سرورمان اذن قیام پیدا کنند، این مستضعفان در مسلخ طرّاحی شده ائتلاف خونین نابود می‌شوند.

یورش جمله کین‌ورزان، اعمّ از بعثی‌ها، منافقین، بهائی‌ها و سلفی‌ها زیر چتر داعش، کیان شیعیان آل محمّد(ص) را هدف قرار داده است؛ زیرا شیعیان جهادگر، تنها گروه مقابله کننده با حرکت‌های تمامیّت‌خواهانه صلیبی و صهیونی‌اند و بزرگترین مانع در اجرای آخرین مرحله از پروژه حکومت جهانی یهود.

شیعیان در ایران، عراق و سوریه، بزرگترین مانع در اجرای طرح خاورمیانه بزرگ و تفکیک کشورهای بزرگی، چون ایران و عراق به هشت کشور کوچکند. بدین سبب است که عرض می‌کنم، واقعه منحصراً به عراق مربوط نمی‌شود و در مقابله با این یورش‌ها نمی‌بایست تردید به خود راه داد. چنانچه این سیل در عراق مهار و دفع نشود، در کمتر از شش ماه «خوزستان» را در خود خواهد گرفت.

سران صلیب و صهیون از دکترین مغول و استراتژی‌های چنگیز و هولاکو در رهبری هجوم ملخ‌وار سلفی‌ها استفاده کرده‌اند و بدین سبب، شیوه عمل آنها با سایر هجمه‌های تجربه شده متفاوت است.

شبیه‌سازی حرکت داعش و سایر جریانات سلفی در سوریه و شمال «آفریقا» (دامس، جبهه النّصره و…) با جریانات پیش‌گویی شده در روایات و احادیث آخرالزّمانی در سال‌های قبل از ظهور، نمی‌بایست ما را فریفته و دچار شبهه کند. این پیش‌فرض عواقبی بس خطرناک دارد. حدّاقل خسارت این شبهه، نومید شدن مستضعفان و شیعیان از ظهور امام(ع) است. بنابر تصریح برخی روایات، شماری از مردم، نادانسته در اثر نومیدی، دل به انکار امام می‌سپارند.

داعش و درهای گشوده شده جهاد برای ما

شباهت داعش و خروج سفیانی/ داعش پیش‌قراول خروج سفیانی

گویا دیگر بار، درهای جهاد فی سبیل‌الله بر مؤمنان آل محمّد(ص) گشوده شده است. دور نیست که همّت و حضور مجاهدان در جبهه نبرد با احزاب (صلیبی، سلفی و صهیونی)، خداوند مکر مکّاران را به خودشان برگردانده و پیروزی و آرامش را به منطقه و سروری را به شیعیان هدیه کند.

گویا دیگر بار خداوند متعال امتحان و ابتلای مهمّی را فراروی مؤمنان آل محمّد(ص) قرار داده است. دور نیست که با ابزار آمادگی و حضور مجاهدان در صحنه نبرد، همراه با طلب و تقاضا از خداوند برای خارج ساختن مستضعفان از اضطرار و اضطراب بزرگ، درهای رحمت گشوده شده و امام مستضعفان و منجیّ درماندگان، از پس پرده غیبت خارج شوند، مکر یهود را به خودش برگردانند و با نابود ساختن جمیع ملحدان و کافران و ستمکاران، دولت حقه طیّبه را تأسیس و حکومت خلف صالح بر تمام جهان هدیه نمایند.

هجوم مغول‌وار ائتلاف صلیب و سلفی و صهیون در شرق اسلامی محدود نمی‌ماند و پس از عراق سایر مناطق را نشانه خواهند رفت.

بر هیچ‌کس پوشیده نیست که در مقابل کاهلی، انفعال، ندانم‌کاری و فرصت‌سوزی مسلمانان و شیعیان، حسب سنّت ثابت الهی، مهاجمان را بر مؤمنان چیره می‌سازد. واقعه‌ای که برای سال‌هایی بس دراز و شاید تا به وقت ظهور کبرای امام عصر(عج)، مجال زندگی ساده و بی‌دغدغه و ترس را از شیعیان می‌گیرد.

پی‌نوشت‌ها:
1. «سفیانی»، ص 55.
2. ابن أبی زینب، محمّد بن ابراهیم، «الغیبه للنُّعمانی»، ترجمه غفاری، تهران، صدوق، چاپ: دوم، 1376، ص 290.
3. ابن طاووس، علی بن موسی، «الملاحم و الفتن، یا فتنه و آشوب‌های آخرالزّمان»، تهران، إسلامیه، چاپ: اوّل، بی تا. ص 30.
4. همان، ص 2.
5. «الزام النّاصب»، ص 179؛ سلیمان، کامل، «روزگار رهایی»، ج 2، ص 1082.
6. کمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ص 651.
7. کتاب الغيبة، ص 449.
8. همان، ج 2، ص 651، ح 10؛ الغيبة، ص 306.
9. الغيبة، ص 279، ح 67؛ همچنين ر.ک: کتاب الفتن، ص 168.
10. الکافی، ج 8، ص 310، ح 483؛ الغيبة، ص 270، ح 42.
11. کمال‏ الدين، ج 2، ص 365، ح 9.
12. جامع ‏الرواة، ج 2، ص 156، اختيار معرفة الرجال، شيخ طوسی، ص 545.
13. بحارالانوار، ج 52، ص 206.
14. چشم به راه مهدی‏ (عج)، ص 274.
15. بحار الانوار 52 / 181 - 182
16. بحار الانوار 51 / 56 حدیث 44 - 52 / 223 حدیث 87

نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
آخرین مطالب
  • رسیدن کاروان به شام
  • ویران کردن حرم عسکرین
  • محرم
  • فضیلت ماه رمضان
  • ماه مبارک رمضان
  • ولادت تا غیبت امام عصر
  • طلبه ها درچند سالگی ازدواج میکنند
  • بر اسرای کربلا چه گذشت
  • تاسوعا و عاشورا
  • 5محرم
آخرین نظرات
  •  
    • رنگ خدا
    • مدرسه معصومیه قیدار
    در زمان دقیق ظهور امام زمان(عج)!
Sidebar 2
This is the "Sidebar 2" container. You can place any widget you like in here. In the evo toolbar at the top of this page, select "Customize", then "Blog Widgets".
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    
مهدی موعود
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات
جستجو
موضوعات
  • همه
  • بدون موضوع
فیدهای XML
  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان